پرسپولیسی ماندن هم بها دارد
پرسپولیس، هفته مهمی را پیش رو دارد. به عبارت بهتر شاید بتوان گفت در ۱۰ روز آینده تصویر پرسپولیس جدید تا حد زیادی مشخص خواهد شد هرچند که پیشبینی میشود بعضی موارد پیچیده به اموری زمانبر بدل شوند.
پرسپولیس بازیکنان جدیدی خواهد گرفت، با این وجود همچنان بحث اصلی بر سر این موضوع است که از میان بازیکنان آزاد شده تیم کدامها خواهد ماند.
مساله این است که با تعیین سقف ۸ میلیارد تومانی برای قراردادها اختلاف مالی باشگاه با بازیکنی به ۷ و بازیکن دیگری به ۶ میلیارد رسیده است البته سقف هم قرار است به نفرات ملیپوش تعلق بگیرد.
*قراردادهای کهکشانی استقلال بلای جان فوتبال
استقلالیها میتوانند خوشحال باشند که با قراردادهای عجیبوغریب سال قبل که کار را به دستگاههای نظارتی هم کشاند نهتنها خودشان را بیچاره کردند بلکه فوتبال و البته پرسپولیس را دچار مشکل کردند چون یکدفعه بازیکنان پرسپولیس چشمشان را باز کردند و دیدند. بازیکنان تیمی که در سالهای گذشته هیچ عنوانی به دست نیاوردند، با عملکردهای بسیار ضعیفتر، دو تا سه برابر قرارداد بستهاند و همین مساله، باعث شد که پیشنهادها ناگهان افزایش یابد. این وضعیتی است که سوء مدیریت مدیران استقلال و سوءاستفاده بازیکنان استقلال از سادگی و فشار هواداران استقلال، به وجود آورده است تا در پرسپولیس هم صحبت از درخواستهای ۱۵ میلیاردی و ۱۲ میلیاردی مطرح شود و بهای تخفیف گرفتن شاید قراردادهایی باشد که باشگاه مجبور شود در مفاد دیگر امتیاز بدهد. مفادی که اگر وارد قراردادها شود، بعدها میتواند باعث نقد گردد. بههرحال ارقامی که پرسپولیس میتواند پرداخت کند، گاه فاصله زیادی با خواستههای بازیکنان دارد و شاید یک راهکار جبران بخشی از این ارقام از طریق پرداختهای خارج از سیستم مالی باشگاه باشد که آنهم باید از سوی هواداران خاص صورت بگیرد.
*یک تیر و دو نشان با مغانلو
و اما سوال این است که پرسپولیس از میان بازیکنان فعلی خود، چند نفر را حفظ خواهد کرد. تا اینجا حسین کنعانیزادگان رفته است. شهریار مغانلو هم در وضعیت آچمز گیر افتاده است. روز گذشته، شبکههای اجتماعی پر شد از مطالب هواداران، خطاب به او. در این میان مساله اصلی این است که سپاهان از مدتها قبل روی این پروژه کار کرده است و تلاش میکند از طریق ایجاد شرایط بد برای مغانلو از طریق باشگاهش او را مجبور کند که برای فرار از آن شرایط به حضور در سپاهان در بدهد.
برای آنها یک تیر و دو نشان است. سپاهان، قبل از اینها هم چنین راهی را میرفت. جذب بازیکن حتی وقتی که به آن نیاز نداشت تا رقیب مستقیم را تضعیف کنند یا این که دست آن رقیب را از آن بازیکن کوتاه کند، چه رسد به حالا که خودش هم به چنین بازیکنی نیاز دارد و بازیکن با شکل بازی مغانلو هم زیاد نیست. حتی جذب بازیکنی مثل شهباززاده هم شاید جای بازیکنی با شکل بازی او را پر نکند و بیشتر کارکرد رسانهای داشته باشد و به کار جوامع هواداری بخورد.
*بازی در پرسپولیس یک تجربه بی تکرار
حالا باید دید از میان سایر نفرات، کدام ماندنی میشوند. به تجربه ثابت شده است که حداقل در پرسپولیس، چه جذب بازیکن و چه حفظ آن به هر قیمتی، انتخاب خوبی نیست ولی از سوی دیگر نمیتوان با شعار پیش رفت و مدام گفت که بهترینها هم از پرسپولیس رفتند و این تیم باز قهرمان شد. این هم برای خودش جا و مکانی دارد. در همین فصل گذشته شاهد بودیم که وقتی بعد رفتن ترابی، بشار رسن هم رفت، به مشکل خوردیم و به یحیی گلمحمدی هم شوک وارد شد تا جایی که بارها در این باره صحبت کرد درحالیکه همه از مدتها قبل میدانستند که این اتفاق روی خواهد داد.
این ماجرا از ۲ جهت قابل بررسی است. از یک سو باید به بازیکنان حق داد. بازیکنانی که در میان هواداران در برج عاج قرار میگیرند ولی با یک اشتباه ممکن است همهچیز را از دست بدهند و تا حد منفور شدن پیش بروند. ممکن است برای ماندن بزرگترین فداکاریها را انجام بدهند ولی از اجبار روزگار و اقتضای دنیای فوتبال روزی برسد که مانند محمد انصاری، چارهای جز جدایی پیدا نکنند حالا یا با پای خودشان یا دستور دیگران. بههرحال برای بازیکنان از این مسایل هم وجود دارد و همینها در چنین روزهایی به ذهنشان هجوم میآورد. با این شرایط شاید این سوال پیش بیاید که پس چرا یک بازیکن باید از یک پیشنهاد خوب بگذرد تا در پرسپولیس بماند و پاسخ ساده است. چون پرسپولیس از بسیاری جهات بینظیر است آنهم در چنین برههای از تاریخ که پنج دوره پیاپی قهرمان شده است. بازی در پرسپولیس حتی در سالهایی که قهرمان نمیشد تجربهای بود که در تیمهای قهرمانهم اتفاق نمیافتاد.
*پرسپولیسی ماندن هم بها دارد
و اما یک واقعیت در سالهای اخیر این بود که پرسپولیس بعد از جدایی ستارههایش بازهم قهرمان لیگ شد هرچند که شاید اگر این جداییها نبود پرسپولیس اکنون یکی از نایبقهرمانیهای آسیا را با قهرمانی عوض کرده بود. ولی در نمایی کلی، پرسپولیس بدون آنها که جایش را گذاشتند بازهم راه خود را در مسیر قهرمانی رفت ولی آن بازیکنان چهطور؟ باید از فرشاد احمدزاده سوال کرد که بین قهرمانی با فولاد حتی با نایبقهرمانی در پرسپولیس چه قدر فرق بود؟
این فقط پرسپولیس نیست که برای موفقیتهایش به این بازیکنان نیاز دارد و باید بهای آن را بپردازد. بازیکنان هم به پرسپولیس نیاز دارند، برای این که در سطح اول فوتبال ایران باشند و آنها هم باید بهایش را بدهند. بعضی از بازیکنان هم باید حواسشان باشد که یحیی آنها را چه قدر میخواهد. شاید تصمیم یحیی درست نباشد ولی بههرحال روی ماندن بعضی هم آنقدرها تاکید ندارد. پس در جریان مذاکره حواسشان باشد هرچند که به باور ما، خالی شدن ناگهانی تیم از بازیکنانی که در گذر سالها ژن پرسپولیس و ژن قهرمانی به ژن آنها اضافه شده است به صلاح نیست چون بازیکنان جدید باید با این بازیکنان نفس بکشند که هوای پرسپولیس در ریههایشان پر شود و آن فلسفهای که ایجاد شد به گوشت و خونشان رسوخ کند.