مریم سرخوش – خبرنگار: خبر کوتاه بود و جذاب؛ اعضای هیات رئیسه فدراسیون فوتبال نقرهداغ شدند. خبری غیررسمی که از سوی باشگاه خبرنگاران جوان منتشر و عنوان شد: «پس از محکومیت فدراسیون فوتبال در پرونده شکایت مارک ویلموتسسرمربی سابق تیم ملی فوتبال ایران نهادهای نظارتی به این پرونده ورودکردند. گفته میشود هر ۸ نفر از اعضای هیات رئیسه فدراسیون فوتبال که امضای آنها زیر برگه قرارداد مارک ویلموتس است حق حضور و ثبت نام در انتخابات فدراسیون فوتبال را ندارند.» دو روز پس از انتشار این خبر که در برنامه زنده تلویویزنی هم بازتاب داشت، فدراسیون فوتبال آن را صرفاً شایعه و چنین رفتاری را خلاف اصول اخلاقی عنوان و اعلام کرد: «اعضای هیات رئیسه به همراه کمیتهها و سایر ارکان فدراسیون با راهبری سرپرست فدراسیون و همراهی و پشتیبانی دبیرکل طی ماههای گذشته تلاش کردند تا اساسنامه جدید فدراسیون با رعایت قوانین و مقررات داخلی و با نظر مثبت فیفا همراه گردد و به شکرانه خداوند بزرگ همه فرآیندها به سمت تصویب اساسنامه جدید توسط مجمع پیش می رود. مطمئناً همه کسانی که دلسوز فوتبال هستند و برای پیشرفت فوتبال کشور دل میسوزانند چه اعضای هیات رئیسه فعلی فدراسیون و چه افراد خارج از فدراسیون فوتبال می توانند در انتخابات آینده شرکت کنند و کمیتههای انتخاباتی فدراسیون منتخب مجمع مسولیت نظارت بر انتخابات را برعهده دارند. بر این اساس افرادی که بخواهند با شایعه پراکنی و دروغ پردازی فضا را در این باره متشنج کنند مورد پیگیری حقوقی قرار خواهند گرفت.»
سبد پر فدراسیوننشینها
شمارش معکوس انتخاب رئیس برای فدراسیون بحرانزاده فوتبال با تایید اساسنامه از سوی فیفا آغاز شده و گفته میشود که دی یا بهمن ماه سال جاری شاهد برگزاری آن خواهیم بود. انتخاباتی که با اساسنامهای تغییر کرده و البته برداشتن یک قدم رو به جلو برای سیستم مدیریتی فوتبال همراه خواهد بود. هر چند که به نظر نمیرسد با دست فرمان کنونی فدراسیوننشنینها برای هدایت احتمالی انتخابات به نفع خودشان بتوانیم شاهد تحولات جذابی در این حوزه باشیم. این فدراسیون و اعضای کنونی و قبلی آن عملکرد قابل قبولی نداشتهاند و حال و روز فوتبالمان هم گویای همه چیز است. از دوره صلح و صفای تاج و کفاشیان تا دوران به قدرت رسیدن تاج و محرومیت کفاشیان. از خروج پرهزینه کارلوس کیروش و عقد قرارداد فاجعهبار ویلموتس که رنگ فدراسیون تاج را پراند و در نهایت یک استعفا که البته خیلیها گمان بر تداوم و تاثیرگذاری تاج بر تصمیمات کنونی فدراسیون دارند. از مهدی محمدنبی که با حمایت وزارت ورزش به فدراسیون فوتبال آمد و دبیر کل شد. خبرهایی هم از برگزاری جلسات مشترک او و تاج در ماههای اخیر منتشر شده تا نشان دهد تاج با این که در جایگاه قبلیاش حضور ندارد اما چندان دور از امور نیست. از فریدون اصفهانیان که یکی از اعضای با نفوذ مجمع فدراسیون فوتبال و موثر در انتخابات است و پس از اختلاف با تاج از ریاست کمیته داوران کنار گذاشته شد اما با میانجیگری نبی روابطش با تاج ترمیم شد و برگشت. ائتلاف تاج، نبی، طالقانی، بهاروند، اصفهانیان و اسلامیان همان جریان خروجی فدراسیون برای انتخاب رئیس است که با اتکا به آراء باشگاههای دولتی و صنعتی امید به کسب رای برای کاندیدای برگزیده خود را خواهند داشت. هر چند اگر این آرا کافی نباشد هم هیاتهای فوتبال در استانها تقریبا یک سوم آرا را در اختیار دارند و همان زمستان فصل گذشته که قرار بود انتخابات برگزار شود، برخی اخبار مبنی بر الزام این هیاتها برای اختصاص رأیشان به یکی از نمایندگان فدراسیون شنیده میشد. در اساسنامه رونمایی شده هم اتفاقات جالبی به نفع نفرات کنونی فدراسیون رقم خورده. ۱۲ رای به تیمهای ملی اضافه شده که ۶ رأی متعلق به مربیان تیمهای ملی و ۶ رأی برای کاپیتانهاست. افرادی که توسط جریان حاکم بر فدراسیون فوتبال انتخاب میشوند و احتمالا رأیشان هم در سبد همانها خواهند ریخت. به گونهای که حتی انتخاب اخیر سرمربی برای یکی از تیمهای ملی رده پایه هم با انتقادات زیادی همراه شد.
فدراسیون پنج ستاره و به شدت هیچ!
فدراسیون پنج ستاره ماههاست دستاوردش هیچ شده است. در مراسم معرفی برترینهای فوتبال آسیا در سال ۲۰۱۹ در رشتههای مختلف سهم ایران صفر بود و نمایندگان ایران دست خالی به کشور بازگشتند. شانس تیم ملی برای صعود از مرحله پیش مقدماتی جام جهانی گره خورده و به اما و اگر کشیده شده است. تیم امید که میخواست در بهترین شرایط خودش بعد از چند دهه طلسم صعود به المپیک را بشکند با تغییر ۳ سرمربی روی نیمکت و بیتدبیری و بیبرنامگی سران فدراسیون از صعود بازماند. شاهکار غرامت ۶.۲ میلیونیورویی پرونده شکایت ویلموتس هم قطعا فاجعه ای اسفناک در هدررفت پول بیتالمال است. و اینها فقط بخشی از عملکرد ضعیف چند ماهه اخیر فدراسیون. در ابعاد دیگر قضیه میتوان برگزاری رقابتهای لیگ برتر در کمال بینظمی یا وضعیت داوری کشورمان و احکام بحث برانگیز کمیته انضباطی و کمیته اخلاق که باعث یک نارضایتی همگانی شده هم در زمره تصمیمات اشتباه و کارکرد ضعیف فدراسیون قرار داد.
بسیاری از تیمهای لیگ برتری از وضعیت داوری رضایت ندارد و برخورد قهری فدراسیون با اعتراضات و البته محرومیت و جریمههای سنگین هم تاثیری در بهبود این فضا نداشته و حتی جو را متشنجتر از قبل کرده است.همان شرایطی که موجب شده ذوبآهن در پایان دومین هفته از آغاز لیگ برتر به دلیل مشکلات متعدد از سوتهای اشتباه در نامهای خطاب به وزرات ورزش، تهدید به کنارهگیری کند.
فصل پیش لیگ برتر هم با تاخیر یک ماه و نیمه آغاز شد تا زیرساختهای لازم برای برگزاری رقابتها ارتقا یابد اما نه تنها زیرساختی درست نشد که حتی همان زیرساخت معیوب جان کودک خردسال را گرفت. جذب و استفاده از بازیکنان و مربیان خارجی جدید در لیگ بیستم فوتبال هم ممنوع شده و این موضوع صدای همه کارشناسان را درآورده است قانونی که تنها ثمره آن، افزایش سرسامآور قیمت بازیکنان ایرانی بود. هر چند قوانین انحصارگرایانه در فوتبال ایران همواره با شکست همراه بوده و به نظر میرسد که این بار هم همان سرنوشت منع جذب گلر خارجی تا بازنشستگی اجباری مربیان بالای ۶۵ سال را خواهد داشت.
صداقت هم پشت درهای بسته فدراسیون فوتبال و زیرمجموعههایش کمرنگشده. همین چند روز پیش بود که محمد دادکان باز پیگیر درآمد فروش سیگنال به شرکت خارجی شد و سوال کرد: «آقایان ۷۹ هزار دلار چه شد؟ این پول کجا رفت؟ بالاخره باید مشخص شود دیگر. اگر از فدراسیون کلاهبرداری کردهاند این را هم باید مشخص کنند.» کسی هم در سازمان لیگ از درآمدهای کلان آگهیهای جورواجور فصل گذشته حرفی نمیزند و آن بنرهای طویل روی سکوها که چقدر به منابع مالی افزود اما سهم باشگاهها از ۱۳۰ – ۱۴۰ میلیارد تومان تبلیغات محیطی لیگ برتر، به شدت هیچ!
شوخی تغییر و تحولات
با این اوصاف عجیب نبود که از چند شب پیش وقتی خبر ممنوعیت حضور اعضای هیات رئیسه فدراسیون فوتبال پخش شد، شادمان شدیم. این که با خروج مدیران بحران، فوتبال کشورمان از بنبست خارج میشود و شاید ویرانههای به جا مانده با کمک اساسنامهای که پس از سالها مورد تایید فیفا قرار گرفت، به زودی که نه اما در نهایت آباد شود. ناکامی و بحران آفرینیمدیران کنونی فدراسیون زیر ذرهبین نهادهای نظارتی است و شاید بهتر بود خودشان تلاشی برای حضور در انتخابات پیش رو نمیکردند. همانهایی کهدر شکل گرفتن تمام ناکامیهای فوتبال طی سالهای اخیر مقصران نهایی هستند و میتوانند با عزت و احترام بیشتری نسبت به جایگاه کنونیشان در افکار عمومی کنار رفته و خاطرهای خوش که نه، حداقل تلخی کمتر برجای بگذارند. اما شواهد و آنچه از آمادهسازیهای پیش از انتخابات عیان است این که ظاهراً بقا در سمتهای کنونی یا نشستن روی صندلی ریاست دندانگیرتر از آن است که آقایان بخواهند کنار بگذارند و تغییر و تحول در تشکیلات فدراسیون بدون کارنامه را باید بیشتر به یک شوخی شبیه بدانیم. به قول علی کریمی «تا روزی که شماها در فوتبال باشید خوشی نمیبینیم.».
انتهای پیام/