وضعیت سلیمی با شکاری متفاوت است
ابراهیم فتاحی – خبرنگار: مدیریت جدید پرسپولیس ناگهان در میان معرکهای افتاده است که شاید با تمام بررسیها، تصورش را نمیکرد. اصولا بعد از سالها کسب تجربه، با اطمینان میگوییم که هیچ مطالعه، بررسی، تحقیق و مشورتی نمیتواند به شما از لایههای مختلف مشکلات پرسپولیس، چنان شناختی بدهد که بعد از ورود شوکه نشوید. همیشه مسایلی برای غافلگیر شدن وجود دارد و تفاوت در مواجهه با این غافلگیریهاست.
در روزهای گذشته هم در این باره نوشتهایم و البته بحث امروز این است که سیاست مدیران جدید در مواجهه با این شرایط چیست؟
از بحث مسایل مالی که بگذریم در حال حاضر مهمترین دغدغه، نقل و انتقالات و نواقص تیم است. تیمی که عالی بسته شده بود با ۲ حرکت از آلکثیر و خلیلزاده به تیمی بدل شده است که نمیتوان نگرانش نبود. در خط حمله آریا برزگر و داستانی، هنوز آنچه را که باید از خود بروز بدهند، ندادهاند. در خط دفاع تعارف را اگر کنار بگذاریم. حتی اگر سید جلال و کنعانی زادگان در بهترین فرم باشند باید فکر مسایلی مثل مصدومیت، محرومیت و بیماری را کرد. همچنین نمیتوانیم از کاپیتان انتظار بازیهای ۲ سال قبل را آن هم برای دیدارهای متوالی داشته باشیم. کنعانی زادگان هم به نظر از آن بازیکنان است که نیاز دارد احساس کند همیشه یک نفر هست که اگر غفلت کند باید از روی نیمکت بازی را ببیند.
مدیران پرسپولیس حالا با چالش دشواری روبرو هستند که مسایل مالی، محدودیتهای قانونی و قرار گرفتن در زمان نامناسب ابعاد مختلف آن هستند.
*سکوت از روی عادت حرفهای
در چنین شرایطی، این روزها شاهد هستیم که جعفر سمیعی، تقریبا در سکوت خبری به سر میبرد و ابراهیم شکوری هم هرچند سعی میکند ارتباط با خبرنگاران را حفظ کند و مسایلی را با آنها در میان میگذارد، اما خیلی درباره کارهایی که انجام میدهند حرفی نمیزنند.
طبعا این روزها اشتیاق برای شنیدن اخبار هم زیاد است. از سوی دیگر هر قدر التهاب بیشتر باشد، فشارها روی باشگاه بیشتر میشود. کار به آنجا رسیده که از رسانه تا خود هواداران و هوادارنماها در شبکههای اجتماعی با انتشار اخبار مختلف و طرح انتقادهای تند، تلاش برای رساندن سکوت مدیران جدید به نقطه شکست را دارند تا به حرف بیایند که البته در اکثر موارد آغاز گرفتاریهای جدید خواهد بود چنانکه مهدی رسولپناه هم به هشدارها توجه نکرد و با آنچه روبرو شد که فکرش را نمیکرد. حتی برای مدیری مثل اکبر طاهری هم این گونه بود که از وقتی سخنرانیهایش افزون شد، اندک اندک جای پایش سست شد.
حالا سوال این است که سکوت مدیرعامل پرسپولیس از چه جنسی است؟
او به جهت سالها فعالیت در عرصه حراستی، قاعدتا باید فردی باشد که کمتر سخن بگوید و چون احتیاط بیشتری در حرف زدن باید داشته باشد کمتر سخن می گوید. ایرج عرب هم در ابتدای امر این گونه بود و بعد تغییر کرد. پس بخشی از این پرهیز مدیر جدید از اظهارنظرهای بی محابا را باید یک عادت حرفهای دانست، اما آیا همهاش این است؟
*سکوت مدیرعامل جدید از جنس سکون یا…؟
به نظر این گونه نباشد. در واقع احساس میشود بخشی از سکوت سمیعی برای این است که بتواند هم با تمرکز بیشتری روی مسایل کار کند و هم این که دست خود و باشگاه را رو نکند. حداقل این که دوست داریم، این طور باشد. به عنوان نمونههای دور و نزدیک میتوان به حسن عابدینی و اکبر طاهری اشاره کرد.
عابدینی که حداقل در ورزش استاد بحث و به چالش کشیدن طرف مقابلش بود حتی اگر طرف مقابل علی پروین یا عادل فردوسی پور بود.
اصلا از تفریحات پرسپولیسیها در دوران گذشته این بود که او و علی فتحا… زاده در تلویزیون روبروی هم قرار بگیرند، اما او هم اینطور نبود که مدام حرف بزند. اتفاقا درباره کارهایش سخن نمیگفت تا به نتیجه ای برسد. هر چند با دوستان رسانهای که داشت، فضا را مدیریت میکرد. البته منظور از این صحبت، مقایسه مدیریتها نیست، چرا که هنوز اتفاقی نیفتاده تا امکانی برای قیاس مدیریت جدید با کسی مثل عابدینی باشد که در زمان خودش از نوادر بود. ما صرفا درباره جنس سکوت این روزها صحبت میکنیم. درباره این که این سکوت لزوما از جنس سکون نیست. بی خبری لزوما به معنای آن نیست که خبری هم نیست. علی اکبر طاهری هم آن اوایل که آمده بود کمتر صحبت میکرد. اصلا برگ برندهاش این بود. مثل عابدینی خطیب نبود و یک احوالپرسی و شوخی ساده را هم با دلخور کردن یا بعضا دشمن کردن طرف مقابل انجام میداد. برای همین با وجود هجمههای بسیاری که نسبت به او شد، بعدها از همین ویژگی او به عنوان یک مزیت، یاد شد. طاهری با انواع توهینها روبرو بود ولی بعدها معلوم شد خیلی هم بیکار ننشسته است. رویهای که بعد از قهرمانی تغییر کرد و بخشی از مشکلاتش از همانجا شروع شد. حتی برای او با عنوان ارتش سایبری، جمعیتی را گردآوردند که از همان برایش پرونده ساخته شد.
حالا نوبت به جعفر سمیعی رسیده است. در روزهای که هواداران اضطرار و التهاب مسایل مالی و جذب بازیکنان جدید را مطرح میکنند این سکوت بدون تعارف باعث استرس و عصبیت بیشتر میشود و جنس هوادار را که بشناسی دیگر برایت عجیب نیست و درکش میکنی. فراموش نکنیم که هواداران از فعال در شبکههای اجتماعی تا غیر فعال در کنار تمام این ترسها و نگرانیهایش آماج اخبار و هجمههای گوناگون قرار دارد و نمیداند چه خواهد شد و نمیداند باشگاه چه خواهد کرد؟
با تمام این اوصاف آیا در شرایطی که همه به خوبی میدانیم اقدامهای زیادی علیه پرسپولیس جریان دارد، منطقی است که رو بازی کنیم؟ وقتی حالا میدانیم که یک سال قبل از جدایی برانکو، مقام رسمی کشور در قامت یک سفیر به مدیرعامل پرسپولیس گفته بود چوب خط برانکو و پرسپولیس برای قهرمانی پر شده است و بعد از رفتن او هم این همه بلا بر سر تیم آمده است آیا میتوان رو بازی کرد؟ البته اگر بخواهیم تعارف را کنار بگذاریم، جعفر سمیعی با این پدیده سخت هم روبرو است که هوادار، بعد از همه اینها به کلی بدبین است. حتی بسیاری از آنها با این تصور مسایل را دنبال میکنند که شاید هدف از این تغییرات تلاش برای تضعیف بیشتر باشد. قاعدتا از یک طرف، هواداران نباید به این بدبینیها میدان بدهند ولی از سوی دیگر اگر این مسایل را نگوییم که مدیران بدانند در چه وضعیتی قراردارند در واقع خیانت کردهایم.
به هر حال، زمان زیادی لازم نیست تا معلوم شود که پرهیز سمیعی از سخن درباره مسایلی که دنبال میکند از چه جنسی خواهد بود. یاد نصیحتی از زندهیاد جعفر کاشانی میافتم که میگفت: «در این کشور اگر میخواهی کاری را انجام بدهی که به سرانجام برسد، آن را در حالی انجام بده که در سایه هستی. اصلا همیشه سعی کن در سایه حرکت کنی ولی اگر خواستی کاری را خراب کنی آن را زیر آقتاب ببر یا روی آن نور بتابان.»
حالا باید منتظر بود و دید آن طور که بعضی دلش میخواهد بعد از این سکوت، پرسپولیس دستخوش توفان میشود یا این که دیگران را دستخوش زلزله خواهد کرد. فراموش نکنیم همه چیز، جذب بازیکن نیست، همان طور که همه چیز پول نیست.
*یا پیگیری کار آلکثیر یا جذب بازیکن جدید لیگ برتری
و اما از مسایلی که این روزها هواداران با نگرانی بسیار زیاد، آن را دنبال میکنند. نقل و انتقالاتی است که برای ما پایان یافته بود. در واقع اگر غیر از این بود، یحیی اقدام به استفاده از همه ۷سهمیه لیگ برتری خود نمیکرد که البته همانطور که آن زمان گفته شد، کار اشتباهی بود.
پرسپولیس حالا با جدا کردن آلکثیر میتواند یک لیگ برتری بگیرد ولی وقتی گفته میشود که شاید پرونده به دادگاه داوری ورزش برود، این کار منطقی است؟ نمیشود هر ۲ کار را با هم انجام داد. در تناقض با هم هستند. اگر بخواهیم بازیکنی لیگ برتری بگیریم. باید نان یک تازه وارد لیگ برتری از فهرست خارج شود. کاندید برای این امر، بازیکن محروم است. خب اگر این کار را انجام بدهیم، معنی ندارد که به CAS برویم و تا روشن شدن حکم، تعلیق محرومیت را با دستور موقت بخواهیم.
*گزینههای پردردسر برای پرسپولیس
و اما از این موضوع که بگذریم به کاندیداهایی میرسیم که این روزها برای پرسپولیس مطرح میشود. با بازی اخیر که پرسپولیس گل نخورد ولی گل هم نزد، اولویت ذهنی هواداران روی جذب مهاجم رفت. در حالی که پرسپولیس با وجود این نیاز، جذب یک دفاع آخر را در اولویت میبیند. کاندیداهای مختلفی هم مطرح می شود و قوچان نژاد یکی از این موارد است. او سهمیه به حساب نمیآید ولی درباره او مسایل مالی برای رضایت خودش و باشگاهش مطرح است. از طرفی مساله مخالفت خانوادهاش با زندگی در ایران در میان است.
گزینه دیگر برای خط حمله رضا شکاری است. بازیکنی که در ردههای پایه پیراهن پرسپولیس را به تن کرده بود. فروغ گذشته را ندارد و البته با توجه به فسخ یکطرفه با تراکتورسازی گزینه بی دردسری نیست. در خط دفاع هم به نظر که یحیی روی ایمان سلیمی نظر دارد. او هم با تراکتور فسخ کرده است.
تاریخ هم نشان داده که نقل و انتقالات پر درد سر هیچگاه برای پرسپولیس خوب نبوده است. در این میان علیپور، عضو هیات مدیره تراکتورسازی تبریز هم دیروز تلویحا باشگاه هایی که سراغ این ۲ بازیکن بروند را تهدید به شکایت کرد و گفت آنها را متهم به اغوای بازیکنان خواهند کرد.
*راهی برای دور زدن قانون جدید فیفا برای جلوگیری از دور زدن قراردادها
این در حالی است که سلیمی، بندی در قرارداد دارد که جدایی او برای انتقال خارجی را مجاز میکند. بر همین اساس بعضی مطرح کردند که او به یک تیم خارجی برود و بلافاصله فسخ کند و با پرسپولیس قرارداد ببندد. به این ترتیب تراکتور نمیتواند کاری کند و او سهمیه لیگ برتر هم نمیشود. اما از امسال قانون جدیدی توسط فیفا وضع شده است.
در نسخه جدید مقررات نقل و انتقال بازیکنان، عبارت Bridge transfer تعریف شده و مشخصا انجام چنین اقداماتی ممنوع شده است. این ممنوعیت در راستای اطمینان از این موضوع بوده که تمامی نقل و انتقالات با هدف قانونی انجام شده و در جهت سرپیچی از مقررات فیفا و قوانین قابل اعمال نباشد.
بر این اساس، هرگونه نقل و انتقال متوالی (داخلی یا بین المللی) یک بازیکن به باشگاهی دیگر که این انتقال ها مرتبط با یکدیگر بوده و در این حین یک باشگاه هم به عنوان واسطه قرار میگیرد تا مقررات قابل اعمال دور زده شود و یا شخص و نهادی دور زده شود.
قانونی برای جلوگیری از دور زدن. در این باره زیاد فکر کردیم و بالاخره به این نتیجه رسیدیم که به عنوان یک ایرانی شاید بتوانیم قانون منع دور(پل) زدن را دور بزنیم و آن رفتن به تیم خارجی و انتقال قرضی به پرسپولیس است. البته اگر این بازیکن اصلا گزینه اصلی پرسپولیس باشد.
*پرسپولیس درمورد شکاری متهم میشود و درباره سلیمی؛ نه
و اما در باره اظهارات عضو هیات مدیره تراکتورسازی سراغ چهره های حقوقی هم رفتیم.
آیا در شرایطی که این بازیکنان خود قراردادشان را فسخ کرده اند. در صورت ثبت این فسخ، بازهم پرسپولیس در معرض خطر است.
عبدالصمد ابراهیمی که خود درگیر چنین پرونده ای بوده است، میگوید: ثبت فسخ برای باشگاهی که بازیکن را میگیرد امنیت ایجاد نمیکند و با توجه به تبصره ماده ۱۶ که هرگونه مسوولیت فسخ را متوجه متقاضی میداند و خود سازمان لیگ، مسوولیتی در قبال آن را نمیپذیرد، وجود امکان شکایت از پرسپولیس را تایید میکند.
و اما رسول باختر هم در این باره میگوید: در مورد رضا شکاری با توجه به این که فسخ یکطرفه کرده است، باشگاه جذب کننده وی میتواند با اتهام تحریک بازیکن به فسخ روبرو شود ولی ایمان سلیمی شرایط متفاوت دارد. چون در مورد او خوانده که توافقی فسخ کرده است و اگر بر خلاف توافق عمل کند خود نسبت به باشگاه قبلی متعهد خواهد بود که می تواند پرداخت غرامت باشد و باشگاه در معرض اتهام تحریک بازیکن به فسخ نیست.
انتهای پیام/