پرسپولیس قهرمان میشود و جام میگیرد و به چیزی جز این فکر نمیکند، از آنسو استقلال قهرمان نمیشود و بهانه میگیرد و زمین و زمان را در این امر دخیل میداند.
پرسپولیس پنج سال است به این رویه عادت کرده و استقلال هم به آن رویه. روش موفق پرسپولیس با برانکوی کروات استارت خورده و توسط کالدرون و یحیی گل محمدی ادامه پیدا کرده و روش ناموفق استقلال هم از این مربی به آن مربی منتقل شده است. جز در مقطعی که استراماچونی ایتالیایی به ایران آمد و بدون بهانه کار کرد و این تیم را بعد از مدتها به صدر رساند، باقی مربیان استقلال از مدل غلطی پیروی کردهاند و چیزی که جالب است تداوم اشتباهات در این تیم است.
پرسپولیس اگر به یک روش عادت کرده، برای این است که به جام و موفقیت رسیده، اما استقلالیها از این روش غلط به چیزی نرسیدهاند، اینکه همچنان میخواهند با همان فرمان تیمشان را هدایت کنند، نکتهای قابل تامل است.
***
سنگ بنای این تیم غلط گذاشته شده، آنها عادت کردهاند که جز خودشان، همه را در وضعیت اسفناک شان مقصر بدانند، این وضعیت هم صرفا به مقطع کنونی نیست. فرهاد مجیدی دوره قبلی هم که هدایت استقلالیها را بر عهده گرفت، همین رویه را در پیش گرفت. به خاطر نتایج ضعیفش رفت و وقتی بازگشت، درحالیکه همچنان نتایجش مطلوب نیست و از کورس قهرمانی تیمش را کاملا خارج کرده، همچنان چند روز یکبار یا علیه هیات مدیره و مدیرعامل باشگاهش مصاحبه میکند و یا علیه پرسپولیس موضع میگیرد.
شما هم این وسط پیدا کنید پرتغال فروش را! او بعد از محمود فکری به استقلال برگشت. درحالیکه فکری در مصاحبههایش مدعی بود که بازیکنان برای او بازی نمیکنند و از جای دیگری خط میگیرند.
عدهای از هواداران آبی، که دوست دارند گذشته فرهاد مجیدی را فراموش کرده و یادشان برود که چطور در مقاطعی که میتوانست تعهد و تعصبش به استقلال را اثبات کند و در این تیم بماند تا قهرمان شوند، تیم محبوبش را ترک کرده و به تیمهای حوزه خلیج فارس رفت؛ او را حلال مشکلات استقلال میدانستند و در فضای مجازی خواهان بازگشت او میشدند.
مجیدی هم برای بار دوم با عنوان سرمربیگری به استقلال بازگشت، درحالیکه در هفتههای پایانی همکاری استراماچونی با استقلال، کمک مربی او شده بود و بهصورت موقت و بعد هم دائم، سرمربیگری این تیم را به خود اختصاص داد اما در آن مقطع هم نتوانست کاری از پیش برود و همچنان این رقیب دیرینه بود که هم در ایران و هم در آسیا حرف اول را میزد.
میگفتند وزیر ورزش و برخی از معاونان دولت روحانی پرسپولیسی هستند و قهرمانیهای سالهای اخیر این باشگاه را به آنها ربط میدادند. طوری از نقش وزیر در موفقیتهای این باشگاه صحبت میکردند که انگار مسعود سلطانی فر برای پرسپولیس گل میزند و جام میگیرد!
در نامربوط بودن ادعاهایشان که تردیدی نبود، اما نتایج لیگ قهرمانان آسیا و تیمی که آسیا را به تمجید وا میداشت، اثبات میکرد که پرسپولیس به چه دلیل نتیجه میگیرد.
ولی اتهامات واهی همچنان ادامه دارد، فرهاد مجیدی هم عادت کرده که همیشه دیگران را مقصر در ناکامی هایش بداند.
او در تازهترین صحبتهایش گفته است «وقتی به استقلال آمدم با اعتراض بازیکنان روبهرو شدم که چرا یکی ۲۰ درصد و دیگری ۵۵ درصد گرفته است؟!… در حال حاضر باشگاه باید ۶۰ میلیارد تومان پرداخت کند تا فقط تیم امسال را تسویه کنیم و اسپانسر هم بیش از مبلغ قراردادش پرداختی داشته است (حدود ۹۰ میلیارد تومان) و این یعنی فاجعه!»
فاجعه جایی بود که مدیران منتصب وزارت ورزش آنقدر پول برانکو و کالدرون و دستیاران شان را پرداخت نکردند تا تیم اول ایران و تیم نخست غرب آسیا با مشکلات عجیبوغریب و مهلکی مواجه شود.
فاجعه فسخ قرارداد رادوشوویچ بود که چون مدت طولانی پولش را نگرفت، ایران را ترک کرد.
***
مجیدی به شکلی از نداریها و مشکلات مالی باشگاه و بازیکنانش صحبت میکند و میگوید که شاهد قرض گرفتن یکمیلیونی بازیکنان جوان تیمش از بزرگترهاست!؛ که انگار پرسپولیس غرق در پول و خوشبختی مالی است.
تیمی که بابت ۲ بار فینالیست شدن آسیا، پاداش دلاری زیادی به خود اختصاص داده، اگر مشکلات مالیاش بیشتر از استقلالی که در این سالها هیچ عنوانی به دست نیاورده، نباشد، کمتر نیست.
مجیدی گفته که «در این شرایط خیلی از هواداران که از واقعیتها مطلع نیستند، به فکر تقویت تیم فصل بعد و جذب بازیکنان قدرتمند خارجی و داخلی برای رقابت با الهلال کهکشانی هستند. علاوه بر همه این مشکلات بدهی ۳۵ میلیارد تومانی استراماچونی هم وجود دارد که شنیدم به مهلت آخرش نزدیک هستیم و ممکن است به کسر ۶ امتیاز و بسته شدن پنجره نقل و انتقالات استقلال منتهی شود. این هم از شانس من است که هر وقت استقلال را گرفتم یا بیپول است یا دعوای مدیریتی دارد!»
مجیدی مدعی اعطای ۳۰ میلیارد تومان به پرسپولیس شده، اما این تیم مگر سر پرونده برانکو و باقی خارجیهایش تا پای کسر امتیاز پیش نرفت؟ مگر پنجرهاش بسته نشد؟ تیمی که با پنجره بسته به فینال آسیا رسید، نکند استقلال بود که مجیدی اینطور از مشکلات مالی و مصائب شاگردانش میگوید!
***
او دیاباته و خارجیهای تیمش را نمیبیند اما مدعی میشود که پرسپولیس از لیگ پرتغال و قطر بازیکن گرفته و به جذب شهریار مغانلو و بازگشت مهدی ترابی اینطور اشاره میکند. او یادش رفته که دو بازیکن مازاد پرسپولیس، محمد نادری و آرمان رمضانی گل نزن را چطور آنها جذب کردهاند.
او از توقعات هواداران استقلال از خودش صحبت میکند و چون به لحاظ فنی داشتههایش بهاندازهای نیست که توقعات هواداران این باشگاه را برآورده کند، چند روز یکبار به یک موضوع بیربط در مورد تیم رقیب بند میکند.
تجربه مربیگری مجیدی صرفا به دو دوره کوتاهمدت (تا اینجای کار) در تیم سابقش محدود میشود، برادرش کمتجربهتر از او، که بعید است تیمی غیر از استقلال در هیچ مقطع زمانی او را بخواهد، آنها راه حل فنی موثری با وجود داشتن مهرههای خیلی خوب و شاخص و گران برای برونرفت استقلال از بحران ندارند. بهجایش تا دلتان بخواهد خوب بلدند علیه پرسپولیس مصاحبه کنند.
این قاعده بازی فرهاد مجیدی است، همیشه حرفهایی برای گفتن دارد که در لفافه بگوید او مقصر هیچ ناکامیای نیست. موفقیتها همیشه از آنِ مجیدی هستند و شکستها از آنِ هرکسی غیر از خود او.
مجیدی تنها صحبت درستی که در مصاحبه اخیرش داشته، اشاره به وضعیت اسفناک استقلال است اما همچنان راه را اشتباه میرود.
رویه او استقلال را همچون مربیان قبلیاش به ناکجاآباد میرساند. شاید اگر مشاوران بهتری داشت و برای یکبار که شده بهجای مصاحبه علیه مدیران باشگاهش و علیه پرسپولیس، روی کار خودش متمرکز شود، نتیجه بهتری کسب خواهد کرد.
آقای مجیدی! کافی است یکبار امتحان کنید. هیچ مربیای در درازمدت از شلوغکاری و مصاحبه علیه این و آن نتیجه نگرفته، مربیانی موفق بودهاند که سرشان به مسایل فنی گرم بوده و حواشی را پیش از بازیکن و مدیر، از تیم خود دور کردهاند.
انتهای پیام/