برای نگارش این مطلب، نمیتوانستم تا پایان دربی صبر کنم. ضرورتی هم نداشت. هر نتیجهای هم که رقم خورده باشد، حرف ما در این مطلب تغییر نمیکند. حرفی که با نتیجه عوض شود خوردن نان به نرخ روز و چرخیدن به جهت باد است.
در این مطلب به بعضی مسایل نقد داریم و هیچ خدشهای به مسایل مطرح شده وارد نخواهد شد اگر پرسپولیس بازی را برگردانده یا حتی برده باشد.
ما در پرسپولیس بعضی مشکلات داریم که باید برای رفع آنها فکری کرد و در این جا هم به بخش کوچکی از آنها میپردازیم.
*مدیریتی که یکدست نیست
باشگاه پرسپولیس میتواند رد کند. میتواند آن را حاشیه سازی بخواند ولی در اصل موضوع تغییری ایجاد نخواهد کرد. آنچه مطرح میشود انرژی و حسی است که به ما منتقل شده است. اینکه پرسپولیس، مدیریت یکدستی ندارد. به عبارتی با هم جور نیستن. به هر دو معنایی که از این حرف استخراج میشود. یک معنا این است که جنس باید جور باشد. آیا هیاتمدیره و مدیرعامل پرسپولیس چنین هستند؟ پاسخ روشن است. معنای دیگر این است که با هم جور باشند و این را هم شاهد نیستیم. مدیریتی که اگر اقتدار و اوضاع را در کنترل داشت، بعضی بازیکنان جدا نمیشدند و اگر میشدند، بدون عواید مالی نبود و در این صورت حرف برای گفتن داشت تا مناسبات خود با سرمربی را هم بر اساس قواعد حرفهای و سلسله مراتب پیش ببرد. نه اینکه خواستههای اساسی سرمربی را تامین نکند و بعد روی خواستههای فرعی او متمرکز شود. روی تمدید قرارداد به دنبال جبران و رضایت او باشد و وقتی به مشکل میخورند برای دست بوس برود.
*ترمیم تیم مشکل است، ترمیم مدیریتی چطور؟
پرسپولیس برای ترمیم تیم و پر کردن جای خالی بازیکنان، باید منتظر نقلوانتقالات زمستانی باشد. تازه اگر آن زمان امکان جذب بازیکن مناسبی فراهم باشد. از یک طرف پای قدرت چانهزنی، دستیابی به توافق و قانع کردن در میان خواهد بود و از سوی دیگر امکانات مالی که به نظر نمیرسد وجود داشته باشد. تازه همه اینها در صورتی است که در آنزمان مطالبات بودیمیر باعث بسته شدن پنجره نقلوانتقالات نشده باشد.
حال میپرسیم که آیا نقلوانتقالات مدیران و اعضای هیاتمدیره هم این دَنگ و فَنگها را دارد که انجام نشود. سلطانیفر منتظر چیست؟
پرسپولیس با هر نتیجهای از دربی بیرون آمده باشد، مشکلات به قوت خود باقی هستند. اگر مدیران ارشد با یکدیگر هماهنگ هستند پس چرا سمیعی میانه کار را بین یحیی و بعضی اعضا را گرفته است؟ الان چه کسی گردن میگیرد که نزدیک به ۷۵۰هزار دلار نقد در جریان جدایی ترابی و شجاع از دست رفته است. الان این قرار داد با کارگذار که تازه بعد از اصلاح به تعهد مالی ۱۳۰میلیارد تومان برای ۲۰ماه تبدیل شد، حاصل کار چه کسانی است؟ تازه در آینده نوبت به سوالهای جدید هم خواهد رسید. مثلا اینکه آیا جعفر سمیعی همان کسی است که بتواند بحرانها را جمع کند؟ فراموش نکنیم زوج او و شکوری تازه قرار است عرصههای سختی چون نقلوانتقالات را پیش رو دارند درحالیکه به هر حال پشتوانه پاداش آسیایی هم وجود دارد.
پرسپولیس در بخش هیات مدیره به قدرت بیشتری نیاز دارد. مدیرانی که جامعه پرسپولیس را هم بتواند همراه کند. به ویژه که تنها ایده برای حل مشکلات مالی، همراه شدن و مشارکت هواداران در طرحهای اقتصادی است. ترکیب فعلی چقدر میتواند در کشاندن هواداران به پای کار موفق باشد.
در این جا ما درباره جدا شدن افراد سخن نمیگوییم. درباره حضور افراد موثر حرف میزنیم. وگرنه رفتن افراد و پر شدن جای خالی آنها با افراد مشابه یا ضعیفتر که دردی را دوا نمیکند. در این میان نگرانی عمده میتواند این مساله باشد که با توجه به قرارداشتن در ماههای پایانی فعالیت دولت، هیات مدیره پرسپولیس بخواهد محل ادا کردن بدهیها به افراد باشد.
*قاتق نان میخواهیم
پرسپولیس در بخش مدیریت کلان خود نفراتی را میخواهد که برای حل مشکلات و بهطور خاص، مشکلات مالی و اقتصادی یا راهی پیش روی پرسپولیس بگذارد یا راهی بسازد. یا راهکار بدهد یا این که راهکار باشد. عضوی میخواهد که اگر نمیتواند کاری را به انجام برساند، خرابکاری هم نکند تا بازیکنی مثل خلیلزاده راحت از دست برود. خلاصه پرسپولیس قاتق نان میخواهد.
وقتی استقلال میگوید برای دربی پاداش ۹۰۰میلیون تومانی گذاشته است و این را هم هیات مدیره از جیب خودش داده است. عضو هیات مدیره پرسپولیس دغدغهاش این نباشد که آیا در فهرست پاداش هست یا این که آیا پاداش تیم را تصویب بکند یا نه؟
انتهای پیام/