عملیات فریب
ابراهیم فتاحی – خبرنگار: کنفدراسیون فوتبال آسیا و عربستان بازی را خیلی قشنگ عوض کردند. آنها که قبل از بازی پرسپولیس و النصر به جهت آنچه با آل کثیر انجام دادند، در جایگاهی قرارگرفته بودند که باید پاسخگو میشدند حالا مدعی هستند. واقعا باید بنشینیم و فکر کنیم از بعد بازی چه اتفاقی روی داد که همهچیز وارونه شد.
*طلب داشتیم، بدهکار شدیم
پرسپولیس و فوتبال ایران، قبل از بازی با النصر و از همان ساعت ۱۴ و ۲۴ دقیقه که حکم محرومیت آل کثیر صادر شد. خیلی چیزها را از کنفدراسیون فوتبال آسیا طلبکار شد. اول از همه این توضیح شفاف را طلبکار شد که چگونه با آنهمه مستند برای اثبات این حقیقت که آلکثیر نه توهینی کرده و نه حرکتش جنبه نژادپرستی داشته است با این اَنگ روبرو شده است؟
کنفدراسیون فوتبال آسیا بر اساس چه دریافتهایی او را نژادپرست خوانده است؟
چرا اینهمه برای صدور حکم تعجیل داشت که ابلاغ آن را به قبل از بازی با النصر برساند؟
حالا باید درباره شائبه لابی سعودیها در کنفدراسیون هم توضیح میدادند. آنها بدهکار بودند و فوتبال ایران طلبکار ولی ناگهان بازی را عوض کردند.
*پایین کشیدن آلکثیر و آل سعود از سرخط خبرهای فوتبال
نتیجه این وارونگی هوای فوتبال آسیا، همین گازهای مسمومی است که در روزهای گذشته استنشاق کردهایم و در حال خفه کردن فوتبال است.
آنها به لطف و کرم عوامل داخلی این فرصت را پیدا کردند که نهتنها خود را از زیر فشار خارج کنند، بلکه ما را زیر فشاری بردند که دیگر نتوانیم درباره حق و مطالبه بر حق خودمان صحبت کنیم.
این موضوع بهکلی از دستور کار جامعه فوتبال ایران اعم از رسانهها، هواداران و فعالان شبکههای اجتماعی خارج شد. آنها برای فرار از شکست در جبههای که در آن ضعیف بودند، جبهه جدیدی را باز کردند. وقتی شرایط فراهم شد در وهله اول، چیز زیادی در چنته نداشتند که امیدوار به تغییر نتیجه باشند ولی حداقل آورده این اتفاق، آن بود که موضوع آلکثیر و لابی سعودی را از سرخط خبرها پایین بکشند. تا اینجا موفق هم شدهاند. شما ببینید غیر این مطلب و چند توئیت، چه مطالب دیگری درباره آلکثیر میبینید؟
*نجات کنفدراسیون از هجوم هواداران و رسانههای ایرانی
با پیشآمد ماجرای جدید، به فاصله کمی از اتفاقی که روی داد، اقدام عجیب کنفدراسیون به دست فراموشی سپرده شد. آن قدر که حالا با گذشت کمتر از ۷۲ ساعت لازم است یک سری مسایل را یادآوری کنیم.
ماجرا از این قرار بود که بعضی عوامل شناختهشده داخلی بعد از بازی با پاختاکور شروع به جریان سازی علیه عیسی آلکثیر کردند. برای این منظور نه روشنگری در کار بود و نه عدالتخواهی و نه هیچیک از این اداواطوارهای دو زاری که پشتش باور و فرهنگ نیست. برای تمام آنهایی که در صفحات اختصاصی کنفدراسیون و باشگاههای النصر و پاختاکور پیام گذاشتند یا در صفحات خودشان نشر دادند، هیچ تردیدی وجود نداشت که در حال دروغ گفتن، تهمت و افترا و هتک آبرو و حیثیت یک فرد هستند. این عبارات را به کار بردیم تا تاکید کنیم که هر یک از این موارد بار حقوقی دارد و قابل پیگرد قانونی است.
کنفدراسیون هیچ جایی برای تردید نداشت که مهاجم پرسپولیسی هیچ منظور بدی نداشته است. در واقع اصلا راهی نداشت که غیر از این بیندیشد. ولی اگر هم تردیدی وجود داشت باآنهمه مدرک و سند در رد این موضوع، لزومی نداشت که با آن سرعت رای بدهد و ۲ ساعت قبل بازی، آن را ابلاغ کند. حالا چون تیم برده و داستان جدیدی هم به راه افتاده است، دیگر هیچ خبری از هجمه رسانهها و هواداران در شبکههای اجتماعی نیست. کاربرانی که بعد از حکم آنگونه به صفحات کنفدراسیون هجوم برده بودند، دیگر موضوع را رها کردند چون برای آنها دغدغه جدیدی به وجود آورده بودند.
*خدمات متقابل آل سعود و عوامل داخلی
قضیه این بود که اقدام صورت گرفته برای محرومیت آلکثیر بهقدری عجیب و سوال برانگیز شد که فقط در اینجا صدای نماینده مجلس و وزیر و وکیل را درنیاورد. بلکه صدای خود اعراب، حتی عربستانیها را درآورد. در آن فضای بسته و غیرقابل اعتراض، فرصتی شد تا بعضی بتوانند به بهانه فوتبال هم که شده، از فساد و احتمال نقش ارتباطات با کنفدراسیون برای اعمال چنین رایی بگویند. این مساله در شبکههای اجتماعی نمود پیدا کرد. آنچه به این ماجرا پایان داد، مطرحشدن موضوع واهی استفاده از بازیکنان غیرمجاز توسط پرسپولیس بود. موضوعی که باعث شد تمام مسایل قبلی از دور گفتوگوها خارج شود. عوامل داخلی، لطف بزرگی به آل سعود کردند. این کار را اگر بدون جیره و مواجب، انجام داده باشند، احمقانه است. هرچند خدمت متقابل عربستانیها همان محرومیت آلکثیر و البته این ماجرای جدید بود.
*تطهیر عربستانیها و کنفدراسیون با اتهام به ایران
ماجرا به همینجا ختم نمیشود. گفتیم که ماجرای آلکثیر با انبوه شواهد از گذشته او و استدلالی که مطرح کرد، تصمیم کمیته انضباطی و اخلاق کنفدراسیون را زیر سوال میبرد و با شائبههای اخلاقی روبرو میکرد. فوتبال عربستان هم با وضعیت مشابهی روبرو بود. خب عربستان و به عبارت بهتر آل سعود در سالهای اخیر از فضای فوتبال بهره زیادی برد تا با کشیدن پای اختلافهای سیاسی خود با تهران به این حوزه، چهرهای مخدوش از مردم و ارکان اجتماعی ایران هم ارائه کند. عدم برگزاری مسابقههای رودر رو در ایران شروع این داستان بود. آنطور محروم شدن آلکثیر و موجی که بعدازآن به راه افتاد، این نیاز را ایجاد کرد که آنها و کنفدراسیون، خود را تطهیر کنند. این هم به کمک گراهایی که عوامل داخلی دادند، اتفاق افتاد. حالا آنها پاک و مطهر هستند چون در مقام مدعی نشستهاند و طرف ایرانی با ناجوانمردی و دروغ عامل داخلی متهم به نژادپرستی شد و حالا هم قرار است اتهام تخلفش برای جذب بازیکن بررسی شود در حالی که هیچیک از این ۲ اتفاق روی نداده است. اما ماجرای جدید شاید این ذهنیت را به فوتبال آسیا بدهد که چرا همه مسایل از جانب ایران است. نتیجه اخلاقی همه اینها تطهیر دیگران و نابهنجار نشان دادن فوتبال ایران بوده است.
نواف الاسیوی، خبرنگار عربستانی میگوید: « بیش از ۱۰۰ ایمیل در رابطه با تخلف پرسپولیس دریافت کرده است.» در واقع همهچیز در شبکههای اجتماعی نیست. نمیشود پذیرفت که حرکتی سازمانیافته در کار نیست.
او ادامه میدهد:«بیشتر این ایمیلها از سمت هواداران استقلال بوده است.» البته چه کسی میتواند مطمئن باشد بین اینها افرادی با نیات دیگر نبودهاند.
*تلاش برای ایجاد تنفر، کینه و دشمنی در جامعه
شاید بپرسید که چه نیاتی میتواند در کار باشد؟ یکی اینکه کرکری در فوتبال جای خود را به دشمنی و انتقامجویی بدهد. این مساله میتواند در آینده بهای سنگینی برای فوتبال و کشور داشته باشد. فرهنگ نابود کردن بهطرف مقابل حتی به بهای لطمه به کشور بسیار خطرناک است. فوتبال بافرهنگ عامه سروکار دارد و بهراحتی بین آحاد جامعه رسوخ میکند. قشری که تحملپذیری و زندگی در کنار هم با وجود نظرات متفاوت را تبلیغ میکند را به حاشیه میفرستد. حالا فکر کنید جامعهای که فضای هواداری فوتبالش اینطور باشد، در جریان جدالهای سیاسی به چه حالی میافتد. این یک هشدار جدی است که باید جدی گرفته شود. ایجاد تنفر و کینه در جامعه به سود مردم و کشور نیست.
*سندسازی برای عربستانیها با ادعاهای نادرست
در این میان واعظ آشتیانی در صحبتهای اخیر خود به نکات جالبی اشاره میکند. ازجمله اینکه در یکی از سایتهای خبری و تحلیل گفته است: « رسانهها از برخی افراد مصاحبههایی میگیرند که اینها میشود و آوردههای مفت و مجانی برای سعودیها. عربستانیها از خودشان هیچچیزی ندارند ولی یک موضوع مبهم را مطرح میکنند که ما آن را به یک مساله جدی تبدیل میکنیم؛ اظهارات تند افراد ناآگاه در این مورد، تبدیل به مدرک برای خارجیها میشود که در محاکم AFC و FIFA طرح شکایت کنند و بگویند حتی کارشناسان فوتبال ایران هم ادعای ما را تأیید میکنند.»
*علی خطیر کجای این داستان قرار دارد؟
او همچنین در جای دیگری نام خطیر را برده و گفته است: «علی خطیر و امثال او در مورد موضوعات مختلف، صحبتهای اینچنینی داشتهاند که امیدوارم متوجه تبعات اظهاراتشان باشند. شکایت باشگاه النصر از پرسپولیس یک جنگ روانی و موضوع خام بود که رسانهها با ناشیگری آن را به قضاوت برخی از افراد گذاشتند و آنها هم در دام این بازی رسانهای، پاسخهایی را دادند که نباید میدادند.»
* رسانهها و افکار عمومی ایران، بازی خوردهاند
از جانب دیگر فوتبال ایران و حتی رسانههای ایران اسیر یک بازی رسانهای و تبلیغاتی دیگر هم شدهاند که رسانههای عربی، بهویژه عربستانی و همچنین خبرنگاران آنها به راه انداختهاند.
پذیرش این حرف شاید سخت باشد و بسیاری نخواهند آن را بپذیرند ولی این اتفاق رویداده است.
آنها از کاه، کوه ساختهاند. در بدو امر، معلوم بود که چیزی در دست ندارند و تکیه آنها به یکسری کامنت و ایمیل است. الان هم چیز بیشتری ندارند ولی بهخوبی توانستهاند فضا را به شکل دیگری نشان بدهند. آن قدر سفت و محکم میگویند که بازی ۳ بر صفر میشود که کمکم به مسالهای بدیهی بدل شود. آنها خیلی با زیرکی در حال آمادهسازی افکار عمومی فوتبال آسیا و جهان هستند. این حرکت خزنده، خطرناک شده است.
رسانههای عربی بهصورت خودکار مخاطبان بسیاری در آسیا و جهان دارند. رسانههای ما هم بعضا رکب و فریب خوردند. آنها حتی ذهنیتی که میخواستند را در ایران هم ایجاد کردهاند.
فدراسیون فوتبال و باشگاه پرسپولیس باید دست به اقدامی بزنند که ازنظر رسانهای و تبلیغاتی توانایی بینالمللی شدن داشته باشد.
انتهای پیام/