درست خداحافظی کردن را یاد بگیریم
ابراهیم فتاحی – خبرنگار: نوشته بودیم پرسپولیس بازهم میتواند قهرمان شود، شما چهطور؟ در آن مطلب خطاب ما با بازیکنان در آستانه جدایی بود. در همان مطلب نوشته بودیم که احمد نوراللهی جدا میشود. این برای زمانی بود که خبر از پاسخ منفی به قطریها میآمد و خبرهای مختلفی درباره رد و بدل شدن پیشنهادهای جدید بین او و باشگاه پخش میشد. در آن مقطع هنوز لیگ امارات هم تغییر نام نداده بود. با تمام این اوصاف مشخص بود که روند کار به شکلی نیست که احمد نوراللهی ماندگار شود. اگر این حس و برداشت ما از شرایط بود پس مسایل اصلا آنطور نبود که به نظر میرسید یا جلوه داده میشد.
*مدیریت مذاکره نقل و انتقالات خاله و شوهرخاله نمیشود
خرابی اوضاع زمانی مشخص شد که باشگاه از طریق بعضی افراد در شبکههای اجتماعی آمادهسازی شرایط برای جدایی نوراللهی را آغاز کرد. البته قبل از باشگاه این احمد نوراللهی بود که به چنین اقدامی دست زده بود. از برادر تا پسرخاله وارد این کارزار شده بودند از سوی دیگر نامهای به شبکههای اجتماهی راه یافت که در آن باشگاه از بازیکنان آزاد خود خواسته بود برای مذاکره جهت عقد قرارداد جدید به باشگاه بیایند. به نظر که باشگاه این را برای توجیه عملکرد خود کافی میدانست و همین دیدگاه را افرادی در شبکههای اجتماعی و رسانهها هم داشتند. این درحالی بود که با توجه به اخبار، کار این ۲ با هم از آن نامه گذشته بود که نحوه راه پیدا کردنش به شبکههای اجتماعی هم جالب نبود و همان زمان معلوم شده بود دوطرف فاصله بعید برای توافق دارند و فقط بحث بر سر این است که هواداران چگونه به موضوع نگاه کنند. آنچه مسلم است اینکه چنین اموری با اقدامات از سوی خاله و شوهرخاله و پسرخاله، به سرانجام نمیرسد و در این باره روی سخن بدون تعارف با هر ۲ طرف ماجراست، هرچند که در ادامه به بعضی عملکردهای اشتباه نوراللهی هم خواهیم پرداخت که این جدایی را آزاردهندهتر و هواداران را متاثر کرد ولی این هم درست نیست که در سوی مقابل هم تمرکز از هدف اصلی به سمت آمادهسازی ذهنی جامعه هواداران، آنهم از طریق بعضی افراد خاص سوق پیدا کند که شاید باشگاه در جریان نباشد ولی در آینده برای وجهه ایشان درست نخواهد بود.
*پیشنهاد مالی سنگین و وسوسهانگیز ۲ تیم صنعتی
و اما احمد نوراللهی دومین بازیکن جداشده پرسپولیس در نقل و انتفالات تابستانی شد. تا اینجا پیشبینیهای قبل از پایان فصل برای رفتن احمد و کنعانی زادگان و ماندن وحید امیری به وقوع پیوست. حالا نوبت آن ۲ نفری است که یحیی آنها را خواسته است ولی گویا زیاد روی آنها پافشاری ندارد. در شروع مذاکرات صحبت از اختلاف ۶ میلیاردی با امید عالیشاه بود که هرچند کاپیتان دوم تیم میشود ولی ملیپوش نیست و سقف به او تعلق نگرفته بود. با شیری هم صحبت از اختلاف ۵ میلیاردی بود. از دلایل افزایش درخواست مالی بازیکنان تا ۳ برابر، در مرحله اول، قراردادهای سال قبل استقلال با بازیکنانش بود و از سوی دیگر، مساله به پیشنهاد مالی سنگین و وسوسهانگیز ۲ تیم صنعتی است.
بازیکنی مثل شیری که یکجورهایی هنوز با غضب جامعه هواداری روبهرو است، شاید بعید نبود که برای پول در همین ایران به تیمهای دیگر نگاه کند ولی موردی مثل نوراللهی این کار را نمیکرد. برای او تغییر شرایط امارات یک فرصت بود.
باز شدن درهای فوتبال امارات غافلگیرانه بود و نه فقط معادلات باشگاه پرسپولیس، بلکه معادلات تیمهای صنعتی با پول زیاد را بر هم ریخت. یک فرصت استثنایی برای دلالهایی که فوتبال ایران روی کاکل آنها میچرخد.
*از بازی در رقابتهایی با نام مجعول تا از دست دادن تیمملی
احمد نوراللهی راهی لیگ امارات شد در حالی که آخرین حضور او در تیمملی فوتبال ایران با همراه بود. حالا باید در مسیر جامجهانی نگران تیمملی هم باشیم. لیگ امارات را با افت شدید بازیکنان ایرانی شاغل در آن به یاد میآوریم که باعث افت تیمملی ایران هم شد. در مقطعی اصلا به نظر میرسید آنها عامدانه چنین میکنند تا به تیمملی فوتبال ایران ضربه بزنند. مدرکی برای اثباتش نبود ولی کم نبودند که به این جمعبندی رسیده بودند. پیشنهادهای اغواکننده که مسیر بازیکنان ایران را از اروپا به آنجا منحرف میکرد. با این تجربه از گذشته، باید هم نگران باشیم. لیگ امارات با توجه به اسپانسر جدید خود نام لیگ از نام مجعول لیگ خلیج …، تغییر دادند. شاید هم حالا خیلی برایشان خیلی مهم نباشد چون وقتی اسم خلیجفارس در بسیاری نقاط دنیا به میان میآید، اسم دوبی در اذهان تداعی میشود و نه کیش و قشم و خرمشهر و ماهشهر و …. با این وجود هنوز مشکلاتی وجود دارد. بازیکنی که به یک باشگاه اماراتی میرود فقط قرار نیست در لیگ بازی کند و هنوز نام مجعول خلیج عربی از روی سایر رقابتهای فوتبال امارات برداشته نشده است. صحبتش بود ولی هنوز که چنین نشده است. حالا این سوال پیش میآید بازیکنانی که در آن مسابقات بازی میکنند همچنان با ممانعت از حضور در تیمملی ایران روبرو خواهند شد یا اینکه فدراسیون فوتبال چراغ سبز به دلالها نشان داده و هنوز صدایش درنیامده است.
*میخواهید بروید بهسلامت، ادا و اطوار نریزید
و اما برسیم به یک نقطه مهم که در ابتدای مطلب به آن اشاره داشتیم. تصمیم برای آینده حق یک بازیکن است. جدایی یک بازیکن هم دلیلی برای بیتعصبی او نیست. آنها که چنین رویکردی دارند واقعبین نیستند یا هدف دیگری را دنبال میکنند. یک روز اگر بازیکن هم به کار تیم نیاید، فارغ از اینکه چه فداکاریهایی برای تیم انجام داده باشد مثل آب خوردن کنار گذاشته میشود. حتی ممکن است روزی برسد که هنوز کارآمد باشد ولی یک دلایل برای اینکه جای خالی میخواهد تا بازیکن خودش را بیاورد به سرمربی تیم یا مدیر باشگاه دستور بدرفتاری یا کنار گذاشتن او را بدهد. پس طبیعی است که بازیکن هم وقتی میتواند از مهارت خود پول دربیاورد از فرصت استفاده کند. البته که رقمش هم مهم است. حرف ما اینها نیست. مساله نحوه جدایی است.
میشود از همان ابتدا خیلی شفاف همهچیز را مطرح کرد. هیچیک از دو طرف ماجرا نباید برای توجیه خود یا فشار به طرف مقابل، احساسات هوادار را به بازی بگیرد. این است که کار را خراب و هوادار را آزردهتر میکند. هوادار حق دارد از بازیکنی که تا رفتن ۱۰ مدل پیام به وی داده است شاکی باشد. محمدحسین کنعانی زادگان هم رفت. از همان ماهها قبل معلوم بود میرود آن لایو مسخره که از طرف مدیر برنامههایش تدارک دیده شده بود اگر نبود دیگر هیچ ایرادی وارد نبود. تا بود با تمام توان و انگیزه بازی کرد. پایش را ندزدید و بعد هم خیلی رک اعلام کرد خداحافظ. تکلیف خودش، هوادار و باشگاه را روشن کرد. احمد نوراللهی هم میتوانست اینطور عمل کند. چرا باید از طرف مدیر برنامههایش و کس و کارش مرتب پالسهای متناقض به هوادار منتقل شود؟ برای اینکه باشگاه تحتفشار قرار بگیرد که پیشنهاد را قبول کند یا برای اینکه گفته شود میخواستن بمانم و نشد؟ مدلهای رفتن مانند آنچه از شجاع و احمد دیدیم، حال هوادار را بد میکند و درنهایت به ضرر خود آنها است و سال قبل هم دیدیم که علیپور از این روش نتیجه نگرفت. این مدل انجام کار باعث میشود حرف درست بازیکن هم به جایی نرسد. مثلا ماجرای شجاع به شکلی مدیریت شد که حتما برود. روش شجاع هم به این مساله کمک کرد. باید از احمد پرسید چه ایرادی داشت از ابتدا میگفت فاصله زیادی بین ارقام وجود دارد و اگر نتیجه حاصل نشود، به تیمهای خارجی میرود. این هرچند از ابتدا معلوم بود ولی این وسط انواع حرفها شنیده شد که باعث شد این جدایی ناراحتی بیشتر هواداران را در پی داشت. هواداری که به هر حال از جدایی بازیکن تیمش ناراحت و از احتمال تضعیف تیم خود نگران است و بدون تردید مستحق چنین رفتارهایی نیست.
ایکاش بازیکنان فوتبال به نقطهای برسند که بدانند جدا شدن از یک تیم هم راه و رسم خاص خود را دارد و باید به آن پایبند باشند.