ابراهیم فتاحی – خبرنگار: اوضاع و احوال عجیبی بر این فوتبال حاکم است که نمیدانی باید از کجای آن سخن بگویی که سایر موارد مغفول نماند.
در مطلبی که در روزهای گذشته درباره تفسیر نادرست کمیته انضباطی از قوانین انضباطی، به نگارش درآورده بودیم، اشاره کردیم که به نظر میرسد بعضی تصمیمگیرندگان نه تنها به قوانین بینالمللی حوزه فعالیت خودآگاه نیستند بلکه به قوانین داخلی هم اشراف ندارند و بعضی هم پا را فراتر گذاشتهاند و توان روخوانی به زبان فارسی را هم ندارند که حداقل کمبود دانش خود را بامطالعه جبران کنند. نمونه این اتفاق را در ماجرای کمال کامیابی نیا و روخوانی پر از غلط از ماده ۱۵ آییننامه انضباطی شاهد بودیم.
البته این هم برای خودش داستانی است که معمولا این بد خواندنها و منفی تفسیر کردنها معمولا زمانی بروز پیدا میکند که بخواهند برای پرسپولیس تصمیم بگیرند وگرنه برای بعضی از تیمها مثلا استقلال یا تراکتورسازی بسیاری اوقات برای برخورد با تخلفات، نه تنها قانونی به یاد نمیآورند که گاهی مطلبی را هم برای مطالعه پیدا نمیکنند و این فقط قصه امروز و دیروز نیست.
همانطور که بارها گفتهایم تناقض در گفتار و رفتار و تبعیض موجود در فوتبال ایران، تاریخ دیرینه دارد و مجموعهای مانند پرسپولیس بخش زیادی از انرژی خود را برای مقابله با این مسایل اختصاص میدهد تا بتواند با توجه به برتری خود به توفیق دست پیدا کند. در واقع کسب افتخارات، بدون توفیق در این عرصه ممکن نخواهد بود چنانکه در فصل ۹۵-۹۴، پرسپولیس برانکو هم موفق به انجام این امر نشد و گویا حالا بعد از تمام بلاهایی که سر پرسپولیس آوردهاند، برای تیم یحیی هم بپیچند.
*نسخه برانکو با اشتباهات داوری در حال پیچیدن بود
برانکو در اواخر لیگ چهاردهم بهجای حمید درخشان به پرسپولیس آمد. او البته تیم را از حسین عبدی تحویل گرفت که در لیگ قهرمانان برای یک بازی هدایت پرسپولیس را بر عهده داشت و به پیروزی هم رسیده بود. بعدها مشخص شد که پرسپولیس در واقع حکم آبنمک را داشت برای اینکه برانکو را در آن حفظ کنند تا به وقتش راهی تیم ملی شود. این توافقها جزو اسراری نیست که بخواهند آن را تایید کنند. برانکو هرچند در سالهای هدایت تیم ملی هم در فضای باشگاه، به پرسپولیس علاقه داشت و حتی در حضور نگارنده این سطور، آن را مشروط به محفوظ ماندن در آن دوره، بروز داده بود وقتی برای هدایت پرسپولیس آمد نگاهی به تیم ملی هم داشت. در واقع این کیروش بود که یکجورهایی جای برانکو را گرفته بود. در ذهن مقامات این بود و سرمربی تیم ملی بعدها سعی در وارونه جلوه دادن این مساله داشت. از اصل موضوع دور نشویم. چندی که گذشت به نظر برنامهها بهکلی تغییر کرد. در کل تصمیمها در مملکت ما اینگونه است. بستگی دارد در هر زمان، چه طیف سلیقهای، قدرت تصمیمسازی داشته باشد. در فوتبال که اینطور بود و هست.
و اما چه زمانی مشکوک به تغییر برنامهها شدیم. همان زمانی که داورآنهمینطور اتفاقی و دربازیهای پیدرپی مرتکب اشتباه علیه پرسپولیس میشدند. همان لیگ پانزدهم را میگوییم. پرسپولیس در قواره صدرنشین بازی میکرد. هرکس این حرف را قبول ندارد برود بازی پرسپولیس و صدرنشین آن دوره را ببیند و قضاوت کند. داوران پرسپولیس را به سمت انتهای جدول هدایت کردند. درست زمانی که در همان زمان، اشتباهات داوری به سود دیگر تیمها ازجمله استقلال تمام میشد!
*یک هادی نوروزی دیگر میخواهید؟
آن برنامه اگر کمی بیشتر ادامه پیدا میکرد احتمالا به نتیجه میرسید. آنچه برآوردها را در مرحله اول به مشکل رساند، مقاومت هواداران و بخش زیادی از رسانهها در حمایت از برانکو و در واقع بازی خوب و دیدنی تیم او بود.
با این وجود، آن تحمل هم حدی داشت. پرسپولیس با وجود اشتباهات داوری بهقدری خوب شد که بتواند برتری خود را تحمیل کند ولی آنچه معادلات جدیدی به وجود آورد درگذشت ناگهانی و شوکآور کاپیتان تیم، زندهیاد هادی نوروزی بود. درگذشت او فقط باعث اتحاد و حمیت تیم نشد. فقط فضایی برای ایجاد پروپاگاندایی پرسپولیسی را ایجاد نکرد. آن حادثه و تب و تاب آن باعث شد با توجه به شرایط حساس جامعه، شمشیرهای از نیام برآمده به غلاف برود و پرسپولیس و برانکو فقط همین فرصت را لازم داشتند تا نفس بکشند.
حالا به نظر باکمی تلطیف، همان فضا را شاهد هستیم. هر ضربه کوچکی برای پرسپولیسی که عیسی و شجاع را ازدستداده میتواند بزرگ باشد. داوران حالا یا پرسپولیس را ۱۰ نفره میکنند یا سرمربی را اخراج، آنهم به اشتباه!
بعد هم کمیته انضباطی بدون توجه به مقررات بینالمللی که آییننامه انضباطی از روی آن ترجمهشده است، با تفسیر خاص خود قضاوت میکند. شاید هم، هادی نوروزی دیگری میخواهند تا به احترام جوانمرگ شدنش، کمی دست از سر پرسپولیس بردارند.
*سوتهایی که کارشناسی نمیشود ولی روند بازی را عوض میکند
و اما چرا میگوییم ناداوری اتفاق افتاده است. چرا میگوییم کارت قرمز به یحیی گلمحمدی به خاطر زدن ضربه به توپ نه سختگیری که غیرقانونی بوده است. این موارد به استناد قانون مطرح میشود. روی هوا حرف نمیزنیم. شاید بخواهند بگویند او توهین کرده است تا از داور حمایت کنند ولی این اتهام سنگین است و باید ثابت شود. داور همچنین باید توضیح بدهد که چرا پیدرپی اشتباه میکند تا فشار عصبی روی یک تیم را بالا ببرد. اکبریان که داور تازهکاری نیست. سوت زدن بد درصحنههایی که خیلی در کارشناسیها موردتوجه قرار نمیگیرد خود از عواملی است که روی روند بازی تاثیر میگذارد.
سرمربی پرسپولیس هم در آن صحنه، توپ را به سمت داخل زمین یا داور یا تماشاگران نزد. فقط ناراحتی و اعتراض خود را به آن شکل نشان داد.
*قانون هفتگانه اخطار را میدانید و به یحیی کارت قرمز دادید؟
دراینارتباط سراغ هوشنگ نصیرزاده میرویم تا بر اساس قوانین موضوع را تشریح کند. وی میگوید: کارت قرمز به یحیی گلمحمدی اگر به دلیل زدن ضربه به توپ بود، یک تصمیم اشتباه بود. بحث سختگیرانه بودن نیست. این صحنه طبق قانون هفتگانه اخطار فقط یک کارت زرد داشت. چه از مربی سر بزند و چه از بازیکن.
در قانون آمده است که اگر فرد با رفتار یا گفتار مخالفت و اعتراض خود به تصمیمها را نشان دهد داور مسابقه میتواند به او تذکر بدهد و با یک کارت زرد تنبیه کند.
کارشناس مسایل مدیریتی، داوری و حقوقی فوتبال همچنین درباره رد درخواست پرسپولیس برای برگرداندن کارت قرمز کمال کامیابی نیا گفت: اعتراض پرسپولیس درست و مبتنی بر قانون بود ولی متاسفانه به این دلیل که داوران و بخش انضباطی اطلاع دقیقی از قوانین بینالمللی و خواندن آن را ندارند این مسایل پیش میآید. این یک قاعده بینالمللی است و آییننامه ما هم ترجمهای از آییننامه جهانی است.
متاسفانه در کمیته داوران تصور میشود که رسیدگی به این اشتباهات باعث تضعیف داوری میشود در حالی که بر عکس این است. این مساله به ارتقاء داوری و سطح اعتماد جامعه فوتبال به ارکان فوتبال کمک میکند. همچنین میتواند باعث کاهش اعتراضها در زمین مسابقه شود، چون راهکارهای علمی و قانونی برای رسیدگی وجود دارد.
انتهای پیام/