پرسپولیس در لیگ برتر به قهرمانی بلامنازع رسید. این شاید باعث شود که تصور کنیم اینقدرت را در لیگ قهرمانآنهم نشان خواهیم داد ولی این تفکر اشتباه است. قبل از حضور در ادامه لیگ قهرمانان آسیا باید پرونده رقابتهای داخلی را بهکلی در ذهن ببندیم؛ بهویژه که با شرایط عادی روبرو نیستیم و باید امتیازات ازدسترفته را جبران کنیم. یحیی گلمحمدی البته از یکجهت کار آسانی دارد. چون شاگردانش با حساسیت و دشواریهای بازیها آشنا هستند از سوی دیگر ذهنشان با مسایل تاکتیکی آشناست ولی اینها کافی نیست و گلمحمدی باید راهحلهای مناسب را پیدا کند. تا همتوان هجومی لازم را شاهد باشیم و هم تشکیلات دفاعی خوبی را تدارک ببیند.
قبل از هر چیز باید تعارف را کنار بگذاریم و بگوییم بعضی نواقص دربازیهای پرسپولیس نگرانکننده است. بهطورقطع حرف ما در ادامه این مطلب آن نیست که باید گلهای بیشتری بزنیم یا اصلاً نباید گلی دریافت کنیم. هر گلی هم محصول یک سری قابلیتها در طرف مقابل و ایرادهایی در تیم پذیرنده گل است. بهترین تیمها هم گل میخورند. همه اینها را میدانیم ولی بحث اصلاً بر سر این نیست. بحث بر سر امتیاز گرفتن است. پرسپولیس در سالی که به فینال آسیا رفت الدحیل و السد را با فرمولهای غیرمتعارف پشت سر گذاشت که به نوع بازی پرسپولیس در لیگ سازگاری نداشت اما اصول و پایه واحدی را شاهد بودیم. پس در اولین گام باید پرسید؛
استراتژی پرسپولیس در لیگ قهرمانان چیست؟
اهمیت این سوال ازآنجهت مشخص میشود که باور داریم پرسپولیس میتوانست در ۲ بازی اول بهتر امتیاز میگرفت اگر بر وسوسه فوتبال بازی کردن غلبه میکرد و بازی سختگیرانه را ملاک عمل خود قرار میداد. به این معنا که پرسپولیس باید قوانینی را تعیین میکرد که در بازی اجرا شود. بر این اساس پرسپولیس لزوما نباید توپ و میدان را در اختیار میگرفت بلکه باید امکان بهرهبرداری حریف از توپ و زمین را محدود میکرد. شاید کادر فنی پرسپولیس باور داشته باشد که چنین کرد ولی اصلاً اینطور نبود. ما در همان مقطع از پرسپولیس در لیگ برتر احتیاط بیشتری را شاهد بودیم. روشی که در لیگ قهرمانآنهم جواب میداد.
پرسپولیس حالا باید استراتژی خود را برای آن بازیها مشخص کند. چینش نفرات چگونه خواهد بود. حریفان در کدام مناطق آزادی عمل بیشتر و کجاها آزادی عمل کمتر خواهند داشت. این موضوع جدای از بحث حرکت نفرات نسبت به هم برای گرفتن فضاها از حریف و پیدا کردن روزنههاست که تاکتیک تیم آن را مشخص میکند. این استراتژی، میزان دوندگی تیم در هر بازی با توجه به انجام بازیها در هر ۳ روز یکبار را هم مشخص میکند. ما در لیگ قهرمانان، آنهم با این فرمتی که برگزار خواهد شد بهکلی با یک دنیای دیگر روبرو هستیم.
گلهایی که پرسپولیس خورد
به گلهایی که پرسپولیس در ۲ بازی اخیر دریافت کرده است و دیگر فرصتهایی که حریفان داشتند و استفاده نکردند توجه کنیم.
ما در آسیا با بازیکنانی روبرو نیستیم که اینقدر کمدقت و کُند باشند. ۲ گلی که دریافت کردیم شاید متفاوت باشند اما هر ۲ نتیجه اتفاقات مشابه بودند. ما در یکسوم دفاعی خودمان با حفرههایی روبرو هستیم که عناصر هجومی تیم مقابل در آنها آسایش دارند. همچنین درحالیکه بازیکن هدف باید از قبل دریافت پاس تحتفشار باشد حتی بعد از صاحب توپ شدن فضا و زمان دارد. در آسیا قطعاً ما را به خاطر چنین مسایلی بهسختی تنبیه خواهند کرد. یکسوم دفاعی و پشت فضای یکسوم جایی نیست که دو، سه بازیکن حریف آسایش داشته باشند و آسایش شما را سلب نکند. پرسپولیس در همین ۲ بازی اخیر در بسیاری دقایق بازی این مسایل را بهخوبی رعایت کرد، پس توان آن را دارد ولی در آسیا یکلحظه غفلت هم کار دست ما میدهد. پسازآن تلاش برای جبران گل خورده شروع میشود و این اگر هم به بهای تکرار اشتباه تمام نشود، منجر به دوندگی و خستگی زیاد بازیکنان میشود.
اولویت اول، گل نخوردن
در آسیا اولویت اول گل نخوردن است، اما نه به بهای آنکه بازی تخریبی و دفاعی را شاهد باشیم. این مدل بازی به کار پرسپولیس نمیآید چون به ۳ امتیازها نیاز دارد. مساله این است که تیمها با یک خط حمله متوسط شانس موفقیت دارند ولی در بازی بزرگان با یک سیستم دفاعی متوسط هیچ شانسی برای بزرگی ندارید.
برانکو در فصل پانزدهم لیگ برتر تأکید زیادی روی بازیهای هجومی و پرگل داشت. در آن فصل ۵۰ گل زدیم ولی ۳۴ گل هم خوردیم و قهرمانی را به تفاضل گل دادیم. سال بعد از آن پرسپولیس ۴ گل کمتر زد و ۲۰ گل هم کمتر خورد. نتیجه مقتدرانهترین قهرمانی و جابجایی رکوردهای لیگ برتر بود. همان پرسپولیس با همان فلسفه و نفرات کمتر به فینال آسیا هم رفت. برانکو بعد از فصل پانزدهم فهمیده بود که تیم قهرمانی دارد که فقط باید به حریفان بیشتر سخت بگیرند تا کمتر گل بخورند. این درس هنوز هم برای پرسپولیس ارزش مرور کردن دارد. برای رسیدن به آن باید در تمام طول بازی حواسمان باشد که در منطقه خطر خودمان برای حریفان حیاطخلوت درست نکنیم. اگر پرس سنگین روی حریف اجرا میکنیم باید حواسمان باشد ناگهان در کنار منطقه اجرای پرس، دالانهای ایجاد نشود که حریفان با دستیابی به آنها ناگهان چند متر پیش روی کنند. اینها مواردی هستند که بعضاً دربازیهای پرسپولیس دیده میشود. گاهی مدافعان غافل میشوند. گاهی هافبکها و گاهی هم انگار نمیدانند باید به کدام سو حرکت کنند.
شعلههای مدام بهجای جرقههای لحظهای مهاجمان
و اما همهچیز هم ساختار دفاعی نیست. هنوز منتظریم ببینیم در نبود انصاری، تکلیف نادری چه میشود به او نیاز داریم تا از ۶ قدم خودمان تا ۶ قدم حریف روی او حساب کنیم. بازیکنانی مثل ترابی و بشار واقعاً جایگزین ندارند و این با فرض ماندن سیامک و امیری است. برای استفاده از فرصتهای گلزنی باید فکری کرد. اگر قرار است روی روستا و عبدی در کنار علیپور حساب کنیم هم باید روی آنها بیشتر کار کرد و هم آنها باید خیلی بیشتر خودشان را جدی بگیرند. فقط مساله آمادگی جسمانی نیست. از آنها انتظار حرکات و ضربات جسورانهتری میرود که جرقه نباشد. شعلههای دائمی باشد.
و بهطور کلی پرسپولیس برای موفقیت در آسیا به پکیجی کاملتر از اینکه شاهدیم نیاز دارد و این هم کار همزمان کادر فنی و کادر مدیریتی را طلب میکند تا این تیم کامل را دربازیها شاهد باشیم.
انتهای پیام/