حاج رضایی: وقاحت عجیبی در فوتبال ما جاری است
مرضیه دارابی – خبرنگار: امیر حاج رضایی معتقد است که کنار گذاشتن اسکوچیچ بعد از موفقیتی که همراه با تیمملی فوتبال ایران در مرحله اول مقدماتی المپیک به دست آورد، اخلاقی نیست.
علاوه بر آن، تیم با او شرایط خوبی پیدا کرده و در این فاصله زمانی ایجاد تغییرات در راس تیمملیمیتواند مشکلات تازهای را ایجاد کند.
این کارشناس فوتبال به رفتار ۲ مربی پیش از اسکوچیچ هم گریزی میزند، یکی که میخواست اختیار کل فوتبال ایران را در دست داشته باشد و دیگری هم با بیکفایتی مسوولآنوقت فدراسیون، قراردادی میلیاردی بست و بدون تلاش و هیچ زحمتی صاحب حقوقی چشمگیر شد.
بعد از آنکه تیمملی فوتبال ایران از گروه C مقدماتی جامجهانی به دور بعدی صعود کرد، گفتوگوی مفصلی با امیر حاج رضایی داشتیم. صحبتهای این کارشناس برجسته فوتبال را با روزنامه پرسپولیس در زیر میخوانید:
-خیلیها در مورد نتایج تیمملی در منامه صحبت کردند، اما دیدم امیر قلعهنویی در مصاحبهای گفته بود بزرگ کردن بازی با بحرین خیانت بود. به هر شکل با وضعیتی که ویلموتس رقمزده بود، ما کارمان سخت بود.
به هر شکل مردم ما از این پیروزی خیلی خوشحال شدند. باید روی واژهها دقت کنیم، ما این بازی را بزرگ نکردیم، بلکه مسابقه حساسی برای ما بود. این برد برای ما خیلی شیرین و دلچسب بود، این تفاوت فکری من با برخی است.
-ویلموتس آمد و فوتبال ما را در بدترین وضعیت ممکن در گروه قرار داد و پولش را گرفت و رفت.
من درواقع آقای ویلموتس را چندان مقصر نمیدانم. مدیر قبلی فدراسیون که دنبال ایشان رفت و آن قرارداد شرمآور را منعقد کرد را مقصر میدانم. طبیعی است که ویلموتس هم از چنین قراردادی استقبال میکند. اگر بخواهیم مقصری در نظر بگیریم، قطعا فدراسیون قبلی هست که میتوانیم خیلی مصداقهای ناکارآمدی از آنها بیان کنیم ازجمله به حراج رفتن ساختمان فدراسیون به دلیل بدهکاری به شرکت شستا. آنها مصائب دیگری را هم رقم زدند که بحث در مورد آنها اکنون چندان منطقی نیست. بهجای ویلموتس که از شرایط مدیریتی غلط اینجا سوءاستفاده کرد، باید شخص رییس فدراسیون قبلی را مقصر دانست و برای من عجیب است که چطور امروز از آن امضاکنندگان قرارداد ویلموتس که گفتند ۸ نفر هستند، خبری نیست و این واقعا مساله دیگری هست.
-این حساسیت بازی با بحرین، کار را بهجایی رسانده بود که خیلیها فکرمیکردند نمیتوانیم از گروهمان صعود کنیم.
نگرانیها به دلیل سوابق بازیهای۲ تیم بود. این بازی برای ما خاص شده بود، البته خاص با بار منفی، از سال ۲۰۰۱ در زمان بلاژوویچ؛ برداشتن پرچم بیگانه و دویدن دور زمین و مسائلی که به وجود آوردند یک نوع نفرتی در جامعه ما پراکند، بعد از آن هم آمارها میگفتند که ما نتوانسته بودیم در منامه این تیم را شکست دهیم و اینجور مسایل بود که این برد را برای ما شیرین کرد. فکر میکنم که مردم ما خیلی از آن پیروزی کوبنده ۳ صفر خوشحال شدند و بهطورکلیمیخواهم بگویم مسایل غیرورزشی هم در حساسیت بازی دخالت داشت، عدم روابط دو کشور و مسایل سیاسی و تنشهایی که ایجاد شده بود. در برخی کشورهای اروپایی هم نمونههای مشابه را شاهدش بودهایم. همواره در دهههای گذشته شاهد برخوردهای خیلی بد هلند و آلمان بودیم، نطفه این دشمنی و اختلاف در جریان جنگ جهانی بستهشده بود که آلمانها هلند را اشغال کرده بودند و این نفرت در دل هلندیها بود. سال ۱۹۸۸ که هلند در خاک آلمان قهرمان جام ملتها شد و در نیمهنهایی آلمان را شکست داد انگار این هلندیها بودند که آلمان را اشغال کردند و گاهگاهی در جهان فوتبال این حساسیتها دیده میشود. این دیدگاه من هست.
-بازی با عراق چطور؟ این دیدار هم برای ما خیلی حساس بود.
در ۱۰ سال اخیر این تیم را نتوانستیم ببریم، طبعا برای اینکه بدون اما و اگر به مرحله بعدی برویم نیاز به شکست آنها داشتیم و این اتفاق رخ داد. مساله مهم ارثیه شومی بود که از فدراسیون گذشته به جامعه فوتبال به ارث رسید. سوای اینکه پولهای هنگفتی را از دست دادیم و در حال حاضر هم درگیرش هستیم، من با توجه به سنم، هرگز جدولی به این بدی برای ایران ندیده بودم که قبل از بازیهای برگشت، ایران بین ۵ کشور نهچندان قدرتمند آسیا در مکان سوم قرار بگیرد. خودم احساس حقارت میکردم که چرا ما به اینجا رسیدیم که بالاتر از کامبوج و هنگکنگ و پایینتر از عراق و بحرین در رده سوم قرار بگیریم. بحثهای مدیریتی در فوتبال ما و نتایج خیلی بد مردم را دلزده کرده بود ولی این پیروزی روحیه بخشید و حس اعاده حیثیت را در مردم ایجاد کرد ولی من نگران فضای مجازی هستم که هنوز تیمملی به تهران نرسیده از تغییر مربی و اینکه یک مربی دیگر استخدام شود صحبت کردهاند.
-اتفاقا یکی از سوالهایم در همین رابطه بود. غیر از فضای مجازی، مسوولان فدراسیون و تیمملی هم این شایعه را رد نکردهاند و پاسخ آنها به سوالات در این رابطه مبهم بوده است.
من فکر میکنم بهترین مربی جهان هم بدون ابزار نمیتواند معجزه کند. شما بیمارت را به دست جراح عالیقدری میسپاری که نه ابزار جراحی دارد، نه نرسینگ و امکانات لازم، طبیعتا بیمار از دست میرود. اگر بهترین مربی دنیا را بیاوریم با این اقتصاد ورشکستهیک پرونده دیگر علیه ما در AFC و فیفا باز میشود. بعضی ناآگاهانه و احساسی اظهارنظرمیکنند، بدون توجه به شرایط کشور.
-مسئلهاین است که تجربه نشان داده ما قرارداد بستن را بلد نیستیم. درعینحال هم از کنار این قراردادهای خارجی است که پولهای زیادی جابهجامیشود و همیشه دلالهایی هستند که سود میبرند.
قطعا. یک وقاحتی در فوتبال ما ساری و جاری هست؛ درواقع مسالهای را به من گفتند که همان موقع به سوال کننده گفتم اگر هم این موضوع وجود داشته باشد رویش سرپوش بگذارید. در یکی از بازیها آرایش تیم ایران لو رفته، بخشی از فسادی که در جامعه کلی ما وجود دارد، آنجا هم دیدهشده چون جامعه فوتبال ما هم از دل همین جامعه است. هیچ مرز اخلاقی، میهنی و ارزشی برایشان وجود ندارد و میخواهند به پول خودشان برسند. این خطر بالقوهای هست که تاکنون تقابلی با آن صورت نگرفته و این میتواند به فوتبال ما لطمه بزند.
-پس نظر شما این است که فوتبال ملی ما با اسکوچیچ راهش را تا رسیدن به جام جهانی ادامه دهد؟
یک مقدار بیاخلاقی است آدمی که در بحرانیترین شرایط، تیم ورشکسته رو به خاموشی را پذیرفته با این نتایج درخشان به او بگوییم برود به خانه. جز مساله اخلاقی، ازنظر فنی هم بد کارنکرده که بگوییم به این دلیل برود کنار. شاید هم درواقع همانطور که شما هم اشاره کردید یک پولهایی پشت این قضایا هست که با آوردن مربی بعدی به جیب کسانی سرازیر میشود. اطلاعات من رسانهای هست، وقتی این چیزها را میخوانم و میشنوم، میبینمکه این فساد دامنهاش گسترده هست و حیف است دست این افراد کوتاه نشود. حالا یک مربی به اسم اسکوچیج بدون صحبت و حاشیه و زیادهخواهی در بدترین مقطع ممکن تیم را برعهده گرفته، همین کیروش که مربی بینالمللی و در سطح بالا بود که روی نیمکت رئال و منچستر نشسته، دیدیم در وجه اجتماعی چقدر ما را آزار داد. هرچند در وجه فنی من او را تایید میکنم ولی نوع ادبیات او را به ذهنتان بیاورید و اهانتی که به مردم میکرد و از بالا باهمه صحبت میکرد.
-داستان طوری شده که آنقدر گزینه بعدی بد بود که خیلیها رفتار کیروش را فراموش کردند.
من رودررو با او صحبت کردم. گفتم میدانید به کجا آمدید؟ اگر در پرتغال ژوزه ساراماگو را دارید، اینجا صدها اندیشمند در خاک خوابیدند و یا هنوز راه میروند، شما باید بدانید با چه فرهنگی مواجه هستید. نمایندگانی که با او صحبت میکردند، افراد همان رییس فدراسیون ضعیف بودند که میخواستند صندلیشان را حفظ کنند و برای حفظ این صندلی به تقابل نمیرفتند. من به رییس قبلی گفتم شما رییس نیستید، مرئوس هستید، رییس آقای کیروش هست. آن آقا هم که به ایران آمد و فضا را باز دید از حوزه شغلی خود بیرون آمد و رییس بازاریابی و دبیر کل را تغییر داد. در عمل این یک نوع توهین به جامعه ما بود. آدمهایی که نزدیکش بودند توهین پذیر بودند. هنوز برای قضاوت فدراسیونی که از مدت فعالیتش ۴ ماه هم نمیگذرد، زود است ولی اگر در بر همان پاشنه بچرخد، همه جوره لطمه میخوریم. من یادم میآید دکتر اسدی دبیر کل فدراسیون بود و من در مورد او دیدگاه خاصی ندار، پزشک بود و در زمان مرحوم دهداری بازیکن تیمملی بود، کیروش گفت مگر در تیم فرانسه بازی کرده که میگویدتیمملی بودم، درحالیکههرکسی پیراهن تیمملی کشورش را بپوشد محترم است. توهینهایی که آن آقا کرد و خودش شایستهاش بود در مقابلش افرادی نبودند که به او بفهمانند که اینجا اندیشمندان زیادی وجود دارند. برگردیم به اسکوچیچ، من معتقدم کارش را باید ادامه دهد چون ۱۱ شهریور شروع مرحله نهایی مقدماتی جام جهانی است و زمان علیه ماست. علیه هر ۱۲ تیم هست، بعضی تیمها به خاطر ساختارشان کمتر از زمان کم لطمه میخورند. اما آیا شما پولش را دارید که مربی جدید، بیاورید؟ آیا میتوانید پولش را انتقال دهید؟ آیا این آدم تن ما را مثل ویلموتس میلرزاند؟ و نکتهای که رویش دست گذاشتید، خیلیها از این تغییرات سود میبرند و زیانش به جامعه فوتبال وارد میشود.
-با این حساب تغییر اسکوچیچ را نه از بُعد فنی و نه اخلاقی به مصلحت نمیدانید.
با تغییر او موافق نیستم، اما شخصا مثل دهههای مختلف هیچ قدرتی ندارم که مانع از این کار شوم.
-و یک سوال باشگاهی. دوست داشتم تحلیلتان را از دربی حذفی که در پیش است، بدانم؟
همین قرعهکشی در آنوقت اشتباه بود. حالا قرعهکشی را میگذاشتید برای چهارشنبه، طبیعتا بحث میرود به منامه و تمرکز بازیکن را میگیرد. درواقع چه لزومی داشت که دو روز قبل از بازی با عراق قرعهکشی شود. سه روز دیگر هم صبر میکردند. همین جزئیات باعث صدمات کلی به فوتبال میشود. من معتقدم رئیس جوان فدراسیون قطعا به مشاورههای زیادی احتیاج دارد، اگر استقلال داشته باشد. یک نکته را هم قبل از موضوع دربی باید به آن اشاره کنم و آن اینکه انتخاب کریم باقری برای تیمملی انتخاب هوشمندانهای بود. با او کار کردم، آدم محترمی است و به نیمکت ملی حرمت بخشید. وزن آقا کریم در پرسپولیس هم تأثیرگذار بوده و همه میدانند جایگاه او در فوتبال کجا بوده است. حضور او به عنوان بزرگتر کنار هاشمیان باعث دلگرمی بود. اگر فدراسیون یک کار خوب برخلاف انتخاب سرپرستش انجام داد، انتخاب کریم باقری بود.
-و دربی؟
این دربی بر اساس قرعه بود و دو تیم به هم خوردند. معتقدم این بازی همیشه حساس و غیرقابلپیشبینی است و این بار هم مثل همیشه حرف و سخن روی داور و شرایط وجود دارد، اما من خوشحالم این بازی اتفاق میافتد چون اینها باید باهم زیاد بازی کنند، به این شکل حساسیت سالی دو دفعه از بین میرود. درست است اینجا یک تیم باید ببازد و هوادارانش خیلی ناراحت میشوند ولی فوتبال شبیه زندگی است. فوتبال نود دقیقه هست و من همیشه آن را تطبیق میدهم به خود زندگی که بهسرعت تمام میشود و یا گاهی یک دقیقه در فوتبال خیلی طولانی میشود و تمامنشدنی است.