پرسپولیس و تراکتور مصافی که به دلایلی نامعلوم در این سالهای گذشته پرهیاهو شده است. تراکتور از جهت سابقه فعالیت در میان تیمهای حال حاضر آذربایجان شرقی، بعد از ماشینسازی قرار میگیرد ولی از جهت محبوبیت نیازی به گفتن نیست که باشگاه اول در میان باشگاههای آن دیار است.
اولین نماینده باشگاهی فوتبال تبریز البته هیچیک از این ۲ تیم نبودند. کلنی تبریز که تیم منتخب تبریز و آذربایجان شرقی هم بود، اولین باشگاه این دیار بود که در عرصه فوتبال ملی باشگاهی خودنمایی کرد. آنها حتی قبل از راهاندازی لیگ فوتبال در کشور در مسابقاتی تحت عنوان قهرمانی ایران در سال ۱۳۳۸ به قهرمانی هم رسیدند. این تیم در دهه۶۰ به کلی از فوتبال محو شد.
و اما رقابت باشگاهی پرسپولیس با باشگاههای تبریزی به سال ۱۳۵۲ و دوره اول جام تخت جمشید برمیگردد. در آن دوره ماشینسازی نماینده فوتبال تبریز بود. ۲ سال پس از آن بود که در سومین دوره همان رقابتها تراکتورسازی به کورس رقابتها وارد شد و ۲ تیم اولین بازی برابر یکدیگر را تجربه کردند. پرسپولیس آن بازی را برد و تراکتورسازی در پایان آن فصل به دسته پایینتر سقوط کرده بود.
۲ تیم تاکنون ۴۸ بار برابر یکدیگر قرارگرفتهاند که در این مطلب قصد ورود به آمار مصاف ۲ تیم را نداریم. سوال اساسی این است که چرا در سالهای گذشته با تلاش عدهای، ارتباط فوتبالی ۲ تیم به این نقطه کشید درحالیکه واقعا برای آن دلیل عقلانی وجود ندارد و بیشتر میتوان گفت، فوتبال قربانی توطئه عدهای و البته کمکاری ارکان فوتبال شد.
*تراکتورسازی مورد حمایت پرسپولیسیها تبریز
اینکه یک زمانی هواداران پرسپولیس در تبریز و آذربایجان حامی اصلی تراکتورسازی بودند، واقعیت غیرقابل انکاری است که بعضی افراد برای رواج کینه بیمارگونه سعی در کتمان آن دارند. طبعا رنگ سرخ پیراهن تراکتورسازی در این مساله بی تاثیر نبود. شاید بخش زیادی از نسل جدید هواداران تراکتور که در یک دهه گذشته به آنها اطلاعات درستی داده نشده است، اینها را نداند و حتی بخواهد برابر آن موضع بگیرد و حتی آن را توهین تلقی کند ولی این واقعیت است و توهین نیست. حالا بماند که نتیجهاش این شد که هوادار تبریزی پرسپولیس در شهر و زادگاه خودش امنیت نداشته باشد. نگارنده این احتمال را مطرح میکند آنهایی که این وضعیت را آگاهانه به وجود آوردند، این تفکر را داشتند که علاقه به پرسپولیس و هواداران آن باید در آن دیار سرکوب شوند، چون فوتبال قدرت زیادی در به هم پیوستگی اجتماعی دارد و پرسپولیس با گستردگی هوادارانش در تمام نقاط ایران، میتوانست یک حلقه اتصال بین جامعه فوتبال دوست تبریز با ایران باشد. تنها یک تفکر میتواند چنین جریانی را مشکلی برای رسیدن به اهداف خود بداند که نیازی به گفتن نیست. امروزه البته بسیاری که نادانسته در این مسیر قرار داده شدهاند شاید متوجه نباشند که احتمالا چه تفکری پشت سر این ماجرا قرار دارد.
متاسفانه از دستگاههای فوتبالی و ورزشی گرفته تا دستگاههای خاص در سالهای گذشته قدرت تشخیص اصل ماجرا را نداشتند. آنها بهجای کمک به حل مشکل کار را با تحتفشار قرار دادن پرسپولیس و هوادارانش بدتر کردند و به این شرایط دامن زدند که این باید در جای خودش بررسی شود.
به هر حال هوادار امروز تراکتور باید بداند که روزگاری نهچندان دور یکسری تیمها در ایران بودند که هواداران پرسپولیس، آنها را تیمهای دوم خود میخواندند و روی آنها حساس بودند. شاید باور نکنید ولی اینطور بود. حتی در رسانهها هم اشاراتی میشد. خوب به یاد داریم وقتی تراکتور در آستانه سقوط به دسته پایین بود از هواداران پرسپولیس در آذربایجان و دیگر شهرها میخواستیم از آنها حمایت کنند. وقتی در لیگ یک بودند برای ما بسیار مهم بود که به لیگ برتر بیایند. وقتی آمدند ذوق کردیم ولی همهچیز یکجور دیگر شد. البته اینکه تراکتورسازی هوادار مستقل خود را دارد خیلی هم خوب است. قبلا هم داشت. ولی الان سخت است به این نسل جدید که هر چه در شبکههای اجتماعی خواند را باور کرد، گفت کل این ماجرا با یکسری دروغ و دَوَنگ شروع شد.
البته همه اینها جدای از این ماجراست که فوتبال جای کینهورزی آنها بین مردم نیست.
حتی هولیگانهای انگلیسی که هر کس هر کاری میکند در توجیه خود، خود را به آنها ارجاع میدهد به این کثرت نیستند. اینطور نیست که کار به دشمنی بین مردم خارج از فوتبال بکشد و باید حواسمان باشد به کدام سو میرویم.
*پدیدهای که از اصفهان شروع شد
قبل از این هم نوشتیم که از ابتدای ۸۰ با ظهور یکسری افراد در فوتبال باشگاهی اصفهان، یکسری اتفاقات افتاد که همان زمان هم نوشته بودیم که اگر جلوی آن گرفته نشود به فتنهای برای فوتبال بدل میشود. برخوردی که در کار نبود، هیچ. آن افراد مورد حمایت هم بودند.
یکی از دروغها همیشه این بود که حق شما در حال خورده شدن است درحالیکه همهچیز وارونه بود. متاسفانه در آن مقطع ارکان فوتبالی و غیر فوتبالی در بهترین حالت به دنبال باز کردن موضوع از سر خود بودند. بهنوعی میتوان گفت جریان حاشیهای در فوتبال از آن جا به تبریز هم رخنه کرد با این وجه تمایز که استانهای مرزی همیشه از این جهت ظرفیتهای خاص خود را دارند تا بعضی افراد به دنبال اهدافی خاص باشند.
باید قبول کنیم اتفاقی که درنهایت روی داد بسیار ناراحتکننده است. فرض کنیم اکنون این پتانسیل هواداری در تبریز وارد این فضاها نمیشد که بخشی از جامعه هواداری پرسپولیس را هم به واکنش وا ندارد. این انرژی بهجای این ترس و واهمه چه قدر زیبایی و انرژی وارد این فوتبال میکرد. با افرادی بیدرایتی که در فوتبال و خارج فوتبال باید به حل این مساله کمک کنند واقعا نمیتوان کورسوی امید برای حل این مشکل دید. کریخوانی و رقابت در بالاترین حد، مورد چالش ما نیست. آنچه ناراحتکننده است رواج دادن بغض و کینه بین مردم است. این کینه است که باعث پرتاب آن نارنجکها در اصفهان میشود و در تبریز به شکل رفتار آن توپجمعکن رخ مینماید. واکنش کمیته انضباطی هم چه مستقلا اتفاق افتاده باشد و چه با فشار این و آن، ادامه همان رفتارهای غلط است که فقط میخواهند حال را بگذارند و مشوق ترویج این رفتارها میشوند.
*تیمی که سر راه تراکتور بود، پرسپولیس نبود
گفتیم که سابقه رقابت ۲ تیم به ۴۶ سال و ۴۸ مسابقه برمیگردد. حالا نگاهی به این زمان بیندازیم. ۲ تیم هیچ وقت در جام حذفی روبهروی هم قرار نگرفتند. مصاف ۲ تیم غیر از این آخری که در چارچوب سوپر جام بود، همیشه در لیگ بوده است. پرسپولیس ۱۳ قهرمانی در لیگ سراسری دارد ولی جالب است هیچیک از این ۱۳ عنوان را در شرایطی به دست نیاورد که در هفتههای پایانی در کورس با تراکتورسازی بوده باشد که حتی به خاطر آن کینه از پرسپولیس به دل گرفته باشند.
پرسپولیس در هیچ دورهای از لیگ سر راه قهرمانی تراکتورسازی نبود. البته اگر بود هم مشکلی نبود چون معنای رقابت همین است ولی میخواهیم بگوییم همین هم نبوده است. در این شرایط جالب اینکه بازیکن تراکتور به خاطر تفکری که القاء شده است میخواهد با ممانعت از قهرمانی پرسپولیس باعث خوشحالی هواداران سپاهان شود و تصورش هم این است که قهرمان نشدن پرسپولیس و قهرمان شدن سپاهان، بخشی از هواداران تراکتور را خوشحال میکند. خب چنین هواداری احتمالا اصلا به فوتبال یا خود تراکتور کاری ندارد، چون بین یکی از ۲ تیم اگر قهرمانی یکی باعث ناراحتی آنها شود باید همان باشد که چند سال قبل وسط جشن قهرمانی تراکتور فهمیدند یک تیم دیگر قهرمان شده است. آن تیم که پرسپولیس نبود و بازمیگوییم اگر هم بود یا برعکس این هم بود، مشکلی نبود ولی واقعا همین مقدار هم نبوده است.