این پرسپولیس تنها
ابراهیم فتاحی – خبرنگار: از ماهها قبل برای ما روشن بود که چنین شرایطی پیش خواهد آمد. بارها دربارهاش هشدار داده بودیم. به نظر فرقی نمیکرد که چه کسی هم در بخش مدیریتی باشگاه حاضر شود وقتی که عملا برای هر فعالیتی باید منتظر پایان یافتن قرارداد همکاری با کارگزار بمانید. البته این که اگر کارگزار فعلی نبود، یک قرارداد فوقالعاده بسته میشد یا نه برای ما امر معلومی نیست. این موضوعی است که از طرف باشگاه مطرح میشود و شاید برنامههایی داشتند که میخواستند به این همکاری پایان بدهند.
* دو روز دیگر یا دو سال دیگر؟
و اما ماجرای قرارداد با آتیه دادهپرداز هم برای خودش داستانی دارد. در چند ماه اخیر به دلایلی که هنوز روشن نیست عنوان میشد که قرارداد با آتیه در پایان اردیبهشتماه ۱۴۰۰ به پایان میرسد. این در حالی است که قرارداد اولیه دو طرف تا پایان اردیبهشت یا خردادماه ۱۴۰۱ اعلام شده بود و وقتی در اردیبهشت ۱۳۹۹، الحاقیه به قرارداد اضافه شد دو طرف اعلام کردند که قرارداد یک سال تمدید شده و تا پایان اردیبهشت ۱۴۰۲ ادامه دارد.
حالا با توجه به اقدام باشگاه برای جذب کمکهای مردمی به نظر میرسد، همان نقل قبلی درست باشد.
*۱۳۰ میلیارد برای یک سال آینده
اگر قرارداد پرسپولیس و شرکت آتیه دادهپرداز همچنان ادامه داشته باشد و آن شرکت هم برخلاف آنچه بعضی مطرح میکنند از این همکاری سود برده باشد و تصمیم به پایان همکاری نگیرد آنگاه پرسپولیس باید به یک کف قراردادی دلخوش باشد. یک سال قبل، مدیران پرسپولیس به رسانه هواداران پرسپولیس گفتند؛ ارزش قرارداد، ۱۳۰ میلیارد تومان خواهد بود. در آن زمان پاسخی به این پرسش داده نشد که چرا افزایش رقم سالانه بر اساس تورم واقعی نیست.
نکته این است که اگر پرسپولیس بابت مالیات برانکو، مالیات بودیمیر، مطالبات کالدرون و دستیارش، مطالبات قراردادی بازیکنان در فصل جاری و آفرهایی که فعال خواهد شد، با معوقات روبهرو نبود هم به نظر ۱۳۰ میلیارد تومان، هزینههای فصل آینده را پوشش نمیداد چه رسد به اینکه همه موارد یاد شده وجود دارد.
* عدم فعالیت مشکوک برای حل مشکل
آنچه مشخص است، دخل و خرج تیمی مانند پرسپولیس با این برندی که دارد هم در این اقتصاد فوتبال جور در نمیآید. درواقع چیزی به نام اقتصاد فوتبال که نداریم. پرسپولیس باید بخشی از درآمد را از جای دیگری در بیاورد و اینجا در فوتبال خرج کند.
مسئله هم این نیست که با برندی مثل پرسپولیس نمیتوان به اندازه کافی، پول درآورد. باید گفت نمیتوانند یا از یک جاهایی نمیخواهند. همین حالا کارگزار فضاهای بسیار زیادی برای ارائه کالا و خدمات و فروش آن به هوادار برای کسب درآمد را خالی گذاشته است. اگر اینطور نبود، واقعا محتمل بود که تمام نیازهای مالی باشگاه برطرف شود. گاهی این احساس به وجود میآید که شاید این قراردادها راهکاری برای مهار این باشگاهها و در بدبختی نگهداشتن آنها است. شرکتهای طرف قرارداد باید این کارها را انجام دهند. نه این که بگوییم لزوما چنین است ولی مجموع شرایط امکان هیچ جمعبندی دیگری را نمیدهد.
* نمک روی زخم
باشگاه و مدیران آن، حالا با طرح موضوع شماره حساب برای دریافت کمکهای هواداری، خود را در معرض هجمههای بسیاری قرار دادند. این رویکرد آنها را با تبعاتی روبهرو خواهد کرد که شاید انتظارش را نداشته باشند. از همین حالا موج حملات و انتقادات شروع شده است. کمتر کسی از خودش میپرسد که واقعا چه میشود و چه شده است که آنها تن به این کار بدهند تا بعضی از عباراتی چون کاسه گدایی هم استفاده کنند. بعضی گویا نه از ناراحتی بلکه فقط برای نمک روی زخم پاشیدن به موضوع میپردازند. آنها با تحقیر مدیران، در این باره مینویسند و حتی زحمت پرسشات بیشتر را به خود نمیدهند.
در اینکه وقتی کار پرسپولیس به اینجا میکشد محصول مشترکی از مدیران و مسوولانی نالایق یا حتی خائن در امانت است، شکی نیست ولی دقیقا مدیران و مسوولان کجا؟
* بیلیاقتی کدام مدیران و مسوولان، در کجا؟
بدون تعارف چنین طرحهایی معمولا در حکم آن است که مدیران باشگاه گردن خود را دم تیغ قرار میدهند. از یک طرف صابون کاری را به تن میزنند که در اکثر موارد خود از آن کراهت دارند ولی ناچار میشوند. بهواقع اعلام شماره حساب برای یک مرحله بعد از آن است که کارد به استخوان رسیده است و در حقیقت کارد حالا در حال تراشیدن استخوان است.
دوباره این پرسش را مطرح کنیم که کشیده شدن کار پرسپولیس به این نقطه، محصول کار چه کسانی است؟ راحتترین کار این است که مدیر فعلی را زیر تیغ ببریم و خودمان را خلاص کنیم. البته قرار نیست صدری و جعفر سمیعی تبرئه شوند ولی این مسئله را در نظر بگیریم که یک قرارداد داریم و در این قرارداد فقط بلیتفروشی مسابقات، درآمد مسابقات حاصل تبلیغات محیطی آن هم با لحاظ شدن بعضی شرایط، حق پخشی که وجود ندارد و کمکهای هواداری به آنها نمیرسد.
شما بزرگترین فعال اقتصادی را هم که بیاوری، باید فضای کار داشته باش تا پول دربیاورد. الان بعضی موضوع تولید پول دیجیتال را مطرح میکنند. صد البته با میلیونها کاربر پرسپولیسی، ایدهای است که باید به طور جدی به آن فکر کرد ولی الان که این حوزه هم در اختیار کارگزار است که دنبال کارهای بدیهیتر و سادهتر از این هم نمیرود.
این قرارداد را چه کسی بست؟ چه افراد پیدا و پنهانی از آن سود بردهاند. چه افرادی در جوش خوردن آن سهیم بودند و الان چه میکنند؟ وزارتی که ادامه قرارداد را خواستار شد، خودش برای پرسپولس چه کرده است؟ چه شد که قرارداد کالدرون و دستیارانش برای یک بازی، وارد فازی شد که هم نیمه دوم قرارداد را مطالبه کنند و هم غرامت؟ اگر این دو مورد نبود که طلب کالدرون اصلا عددی نمیشد. چه کسی با کلهشقی خود باعث شد ۷۰۰ هزر یورو بیشتر به برانکو پرداخت شود و چرا؟ چرا وزارت اقتصاد و امور دارای وزارت ورزش ترتیبی ندادند که مسئله مالیات برانکو در همین ایران و به شکل ریالی حلوفصل شود؟ چرا پرسپولیس تقریبا برای یک فصل درآمدی نداشت که حالا به این شکل با پیامدهای معوقات مالی روبهرو باشیم؟
* کلاهتان را بالاتر بگذارید
این روزها خیلیها باید کلاهشان را بالاتر بگذارند که کار پرسپولیس به اینجا کشیده است. تلویزیون که البته برای خود مسوولیتی قائل نیست و بهرهبرداری مجانی از بازیهای پرسپولیس را حق قانونی و بدیهی میداند. علاوه بر این در برنامههایش هم هر بلایی که میخواهند بر سر این تیم میآورند. وزیر ورزش و جوانان هم باید کلاه خودش را بالاتر بگذارد که کار پرسپولیس به این نقطه کشیده است و تمام مدیران و دلالها و آقازادههایی که دست و پای پرسپولیس را با ریسمان قراردادهای غیر مسوولانه و اجرای بد آنها بستهاند.
* طرحی شکست خورده در گذشته
و اما درباره خود این طرح و نحوه اجرای آن بحث وجود دارد. انجام این کار تاریخچه طولانی دارد. در بحث شماره حساب، این بار فقط با ارائه شماره کارت و البته کد دستوری، کار کمی تسهیل شد. به طور کلی جمعآوری مستقیم کمک هواداری یک طرح همیشه شکست خورده در ادوار قبلی بود. در دنیای واقعی شرایط با توهماتی که گاه در بعضی محافل مطرح میشود متفاوت است. اینکه بنشینی ۳۰، ۲۰ یا ۱۰ میلیون هوادار را در عددی ضرب کنی، بیشتر یک شوخی است. مسئله اصلی به تنگناهای مالی مردم مربوط میشود هوادار داریم که یک وعده غذای خودش را حذف میکند تا مبلغی را واریز کند. هواداری هست که در تیم دیگر است ولی میرود مساعده میگیرد تا به پرسپولیس کمک کند ولی بعضی هم آن قدر هوادار هستند که فقط کری بخوانند. بسیاری هم به معنای واقعی ندارند که الان این هم بیشتر شده است. شاید در قالب این طرح ناگهان یک نفر پیدا شود که ۲ میلیارد هم پول بریزد ولی این کار او ربطی به این طرح ندارد. او بدون این طرح هم میتواند کمک کند. اینها دیگر هوادار خاص هستند. بسیاری هم با توجه به آنچه در گذشته بوده است و جو کلی جامعه، کلا بدبین هستند و مشارکت نمیکنند.
* نیاز به ایدههای جدید
البته با تمام اینها وقتی به اندازه پرسپولیس در مخمصه قرار بگیریم شاید بگوییم سنگ مفت و گنجشک مفت. هرچند این کری همیشه بهای خاص خودش را دارد. اینطور هم نیست که چنین طرحهایی در باشگاههای مطرح دنیا اصلا اتفاق نیفتد ولی سازوکارها فرق میکند. فرهنگ فرق میکند. راهکارها متفاوت است مثلا ممکن است باشگاه بارسلونا یک کنسرت بگذارد و بعد یک کنتور که با هر واریز مجموع دریافتی را مشخص میکند. شاید هم این یک راهش باشد. یک هدف برای هوادار تعریف کنیم. مثلا قرار است این کار را انجام بدهیم و الی آخر. به هر حال مسوولان باشگاه باید متوجه باشند که یک بیاعتمادی و بدبینی از گذشته هم به آنها ارث رسیده است. مثل همان مشکلی که درباره کارتهای هواداری وجود دارد. به هر حال اگر قرار جذب چنین کمکهایی هم باشد باید تلاش کرد با پیدا کردن راهحلهای شدنی، شانس بیشتری برای موفقیت به آن داد.
* میشود یک کارهایی کرد ولی…
البته فراموش نکنیم طرحهای مانند سامانه پیامکی و طرحهای مبتنی بر ارزش افزوده هم نوعی جمعآوری کمک مردم روزانه بودند که حداقل برای دو سال پرسپولیس را با آن اداره کردند. البته اخلاقا درست نبودند چون در ازای دریافتی از هوادار، خدمتی به او ارائه نمیشد. درواقع روزی که صحبت از راهاندازی اپلیکیشن شد و هنوز اسمی از کارگزار فعلی نبود. ایده این بود که به جای دریافت پول برای هیچ از هوادار، به او خدمت و کالا فروخته شود که الان بسیاری شرکتها و صاحبان اپلیکیشن از آنها ارقام نجومی در میآورند اما کار به شکلی اجرا شد که در عمل شرایط را بهبود نبخشید. به هر روی هر چند جذب مستقیم کمک هواداری از طریق واریز به شماره حساب در گذشته موفق نبود ولی سامانه پیامکی به عنوان همان راهکار جذب کمک مردمی نشان داد که اگر از راهش وارد شویم، شاید بشود جبران بسیاری کمبودهای موجود را کرد تا مردم خرج تیم محبوبشان را بدهند و یکسری آقایان در این سازمان و وزارتخانه پا را روی پا بیندازند و برای پرسپولیس آقای بالای سر باشند.
انتهای پیام/