اقتصاد زهوار در رفته فوتبال
ابراهیم فتاحی – خبرنگار: درباره حق و حقوق برباد رفته و نادیده انگاشته شده پرسپولیس هرقدر هم صحبت شود، کم است و همیشه حرفی هست که ناگفته مانده باشد.
مدیران پرسپولیس همواره در معرض نقد عملکرد خود قرار دارند و قرار هم نیست غیر از این باشد اما جدای از تمام حرفهایی که زده میشود و بسیاری از آنها نیز قابل تامل است، باید یک بار در روزهای سخت نیاز مالی و فقدان منابع باید روی آن صندلیهای داغ نشست تا متوجه شد، مدیریت پرسپولیس همهاش سرشناس شدن و قرار گرفتن در مرکز توجه نیست. ما بارها و بارها جان به لب میشویم ولی همیشه کور سوی امید هست که بالاخره یک کاری میکنند ولی برای یک مدیر، ماجرا اینگونه نخواهد بود. باید روی آن صندلی بنشینی تا بدانی وقتی بازیکنها هرقدر واریز میکنی باز طلبکار هستند و انبار باروت، از سوی دیگر باید تا اردیبهشت، ۵۰۰ هزار دلار برای اداره مالیات کرواسی جور کنی و هر آینه ممکن است حکم ۸۰۰ هزار دلاری کالدرون و دستیارانش از راه برسد و از سوی دیگر همه راههای درآمد بسته است یا فاتحهاش را قبلا خواندهاند یعنی چه؟
به راستی چرا باید اوضاع فوتبال ایران و اقتصادش اینگونه عقب افتاده باشد. تیمهایی که نه از مسابقهای که برگزار میکنند، درآمد دارند و نه از پخش شدن آن و نه از سودهای سرشاری که در کنار این ۲ نصیب دیگران میشود. در تمام این سالها به مردم پاسخهای بیسروته و طلبکارانه دادهاند و نهایت امر باید دست و پای تلویزیون را هم ببوسیم که بازیها را پخش میکند. در چنین فضای انحصاری، بیتردید صحبت از خصوصیسازی و اقتصادی کردن فوتبال، مزخرفترین و احمقانهترین شوخی ممکن است.
*کدام حق؟
و اما بهانه این مطلب، ماجرای تعیین سهم ورزش از تبلیغات تلویزیونی است که در جریان رقابتهای ورزشی برگزار میشود. دیگر نیازی به تکرار نیست که بگوییم در ایران، پدیدهای بهعنوان حق پخش تلویزیونی به رسمیت شناخته نمیشود. در واقع این یک قاعده پذیرفته شده است که صداوسیمای ایران میتواند در حقوق باشگاهها دخل و تصرف کند و برای استفاده از مایملک ایشان مانعی ندارد. انحصاری بودن پخش برای صداوسیمای ملی هم مزید بر علت است. البته برای تیمهای بدون طرفدار، همین هم یک دنیا ارزش دارد و حاضرند برایش سبیل این و آن را هم چرب کنند ولی حکایت تیمهایی مثل پرسپولیس که عملا تولیدکننده پربینندهترین برنامههای تلویزیون ایران هستند، یک طنز و درام توامان است که نمیتوان آن را هضم کرد و تاکنون هیچ توضیحی که اندکی هم اهل فن و هواداران را به تامل وا دارد ارائه نشده است.
*سهم صفردرصدی پرسپولیس از سهم ۳۰درصدی ورزش ناشی از تبلیغات تلویزیونی
بر اساس لایحه بودجه سال ۱۴۰۰ درآمد حاصل از تبلیغات ناشی از پخش مسابقات ورزشی ۱۵۰ میلیارد تومان برآورد شد که باید به نسبت ۳۰ به ۷۰ بین وزارت ورزش و جوانان و سازمان صدا وسیما تقسیم شود، درحالی که در لایحه بودجه سال ۱۳۹۹ مبلغ مربوطه به نسبت مساوی ۵۰درصدی در نظر گرفته شد. حالا تعریف جدیدی از مساوی ارائه شده و ۷۰ به ۳۰ جایگزین ۵۰ – ۵۰ شده است!
به استناد بند پ ماده ۹۲ قانون برنامه ۵ ساله ششم توسعه، وزارت ورزش و جوانان و سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران مکلفند درآمدهای تبلیغاتی ناشی از پخش مسابقات ورزشی را به ردیف درآمدی شماره ۱۴۰۱۸۴ نزد خزانه داری کل کشور واریز کنند.
وجوه واریزی به نسبت ۳۰درصد در اختیار وزارت ورزش و جوانان (برای کمک به فدراسیونی مربوطه) و ۷۰درصد در اختیار سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران قرار می گیرد.
در همین چند خط جدای از تمام بحثهایی که وجود دارد، نکات غمانگیزی دیده میشود. مثلا این که همین عددی هم که قرار است از محل سهم بندی تبلیغات تلویزیونی ناشی از پخش مسابقات ورزشی به ورزش تعلق بگیرد، حقی برای باشگاهها محفوظ نیست. در واقع همان ۳۰درصد هم باید به فدراسیونهای فوتبال برود و البته توضیح داده نمیشود که آیا حد اقل ورزش ۳۰درصد از درآمد حاصله از پخش بازیهای باشگاهی هم سهم دارد یا نه؟
همچنین نمایندگان مجلس که همیشه و در همه ادوار شاهد افاضات اعصاب خردکن ایشان در تمام زمینهها از جمله این مورد بودهایم در برنامه توسعه ۵ ساله تاکید کردهاند که نباید پولی از محل اعتبارهای دولتی به ورزش حرفهای برسد که این مورد را هم شامل میشود و مثل همیشه چاقویی که میسازند از میان دسته و تیغه، یکی را ندارد که قبل از اینها در مورد آن بحث کردهایم.
*ثانیهای ۱۳۵میلیون تومان تبلیغات در ۴ سال قبل
موضوع اینجا تمام نمیشود. برآورد صورت گرفته برای درآمد حاصل از تبلیغات ناشی از پخش ورزشی، فقط ۱۵۰ میلیارد تومان است. عددی که در این روزگار اگر آن را جلوی یک مختلص بگذارید، قهر میکند و باید کلی هم نازش را بکشید. حالا بماند که قرار است کل درآمد یک ساله پرسپولیس از برندش از خرداد ۱۴۰۰، طبق قرارداد با کارگزار فقط و فقط ۱۳۰ میلیارد تومان باشد!
و اما برآورد چنان رقمی با نرخهایی که درباره هزینه هر ثانیه تبلیغات تلویزیونی میشنویم، بسیار عجیب است. به صورت فرضی انتظار میرود که در اینجا صحبت از پخش مسابقات تیمهایملی رشتههای پرطرفداری چون فوتبال و کشتی هم باشد.
در این بین شاید اشاره به بعضی اعداد و ارقام مربوط به هزینه تبلیغات در جریان رقابتهایی مثل دربی بد نباشد. هر چند در استای رعایت انصاف باید گفت دیدارهای دربی که هم پرسپولیس و هم استقلال در آن حضور دارند جزو گرانترین بازیها برای تبلیغات تلویزیونی و رادیویی هستند ولی به هر حال تصویر و برآوردی از درآمد تلویزیون از پخش بازیهای پرسپولیس به عنوان پر مخاطبترین مقوله در جامعه ایرانی به دست میدهد. همچنین این اعداد و ارقام زمانی منتشر شد که تورم ۳-۲سال اخیر هنوز اتفاق نیفتاده بود و قطعا اکنون با اعداد بزرگتری روبهرو هستیم.
به عنوان نمونه به تعرفههای دربی برگزار شده در آبانماه سال ۱۳۹۶ اشاره میکنیم. قیمت دلار در آن زمان ۴ هزار و ۶۰تومان بود. در آن مقطع طبق اسنادی که در خبرگزاریها منتشر صداوسیما، برای بازی ۹۰دقیقهای، ۲۵ دقیقه (۱۵۰۰ ثانیه) برای قبل، بین و بعد از مسابقه، تبلیغات در نظر گرفته بود. این جدای از ۳۰۰ثانیه زیرنویس و ۳۰ ثانیه تقدیم برنامه بود. برای این موارد درآمدی بالای ۱۶میلیارد تومان برآورد شده بود. البته شما به اینها میتوانید موارد دیگری مانند اسپانسر برنامه، سامانه پیامکی و… را اضافه کنید. در همان بازی با تقسیم برآورد درآمد به زمان در نظر گرفته شده برای هر ثانیه تبلیغ بین ۲ نیمه نزدیک به ۱۴۰ میلیون تومان اب میخورد. حالا حساب کنید با گذشت این سالها باید در طول یک فصل درباره چه مبلغی صحبت کنیم. فرض کنید تلویزیون از محل تبلیغات و اسپانسرینگ در جریان بیش از ۴۰ مسابقه و برنامههای جانبی و مرتبط، چه درآمدی خواهد داشت که حتی اختصاص نیمی از آن چه مشکلاتی را از پرسپولیس حل میکند؟
*پخش اینترنتی هم در سیطره صداوسیما
موضوع به همینجا ختم نمیشود. پرسپولیس نه از پخش تلویزیونی و نه از تبلیغات هنگام پخش، که از تولید برنامه هم درآمدی ندارد.
بازیهای پرسپولیس، طبعا پر بینندهترین برنامههای تلویزیون است. در واقع، پرسپولیس، پربینندهترین برنامهها را تولید میکند ولی بابت آن برخلاف تهیه کنندهها پولی نمیگیرد. درحالیکه در هیچ برنامه و سریالی این همه بازیگر گرانقیمت و سلبریتی حضورندارند.
بارها شنیدهایم که هواداران میگویند باشگاهها سراغ پخش اینترنتی بروند ولی مساله این است که اگر پخش اینترنتی یا حتی لایو در شبکههای اجتماعی اگر بخواهد جلوی کار صداوسیما را بگیرد میتواند با ممانعت آنها رو به رو شود. در واقع باشگاهی که این همه برای بازیکن، تمرین و تهیه محل برگزاری مسابقه و انجام آن تلاش میکند برای پخش بازیخودش هم باید اجازه بگیرد و اگر هم اجازه بدهند، یک لطف است!
حالا فکر کنید ببینید با این رویه تا چند سال دیگر میتوان دوام آورد؟
انتهای پیام/